نگاهی به پدرش روی تخت کرد. با پزشک از اتاق بیرون آمد. با ترس پرسید:
– آقای دکتر. حال پدرم چطور است؟
– پدر شما را که خدا بیامرزد.
پزشک این را گفت و رفت.
به نظر شما در موقعیت فوق، ارتباط با بیمار و همراهان او مؤثر بوده است؟ اصلاً شما موقعیت فوق را یک موقعیت ارتباطی در نظر میگیرید؟
فکر میکنید ما ممکن است چند بار این کار را تکرار بکنیم؟ شاید باورکردنی نباشد؛ اما، حدود سیصد هزار بار. با محاسباتی ساده میشود متوجه شد که یک پزشک تقریباً تا سیصد هزار بار به شکل رسمی و در محیط بالینی، در موقعیتی همانند موقعیت فوق – یعنی گفتگو با بیمار/همراهان او – قرار میگیرد.
منظور از ارتباط بالینی چیست؟
شما به این محتوا دسترسی ندارید
برای مشاهده وارد سایت شوید
تمرین
یک موقعیتی را که نحوه برقراری ارتباط بیماریار، پرستار، کارشناس آزمایشگاه، یک دانشجوی دیگر، رزیدنت، فلوشیپ، اتند و … را با بیمار دوست داشتید، بگویید. همهی ما حتماً موقعیتهایی بوده که در ذهنمان حک شده است و دلمان خواسته همانند آنها باشیم.
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید
سلام.
یک مورد برخورد جالب، از سوی استاد روانپزشکی با بیمار به خاطر دارم.
وقتی بیمار از مشکلات سخت زندگی خود تعریف کرد، استاد با حالت همدلانه، به او گفت که: “حق دارید، شرایط خیلی سختی رو دارید تحمل میکنید”.
به نظرم خوبه که بتونیم این جمله رو با نیت خالص به بیمارمون بگیم.