نام‌گذاری‌ها در پزشکی دنیای عجیبی دارند؛ از نام شخصیت سونیک در بازی‌های سگا روی ژن (Sonic Hedgehog or SHH) تا توهم‌هایی که در رادیولوژی و پاتولوژی باید داشت.

مثلاً برای نمونه عکس زیر را ببینید. شما اگر بخواهید روی آن یک اسم بگذارید چه می‌گویید؟

این عکس در یک بیمار مبتلا به سارکوییدوز است و آن‌ها قسمت A را به صورت پاندا و قسمت B را به علامت لاندا تشبیه کردند و نامش را Panda-Lambda Sign گذاشتند. اولی غدد پاروتید است و دومی لنف‌نودهای داخل مدیاستن که در این بیماری افزایش برداشت گالیم را نشان داده‌اند.

شاید عکس بعدی ملموس‌ترش بکند:

منبع عکس: Ihab Fathi Sulima

شما به این محتوا دسترسی ندارید

برای مشاهده وارد سایت شوید

دیدگاه‌ خود را بنویسید

برای نوشتن دیدگاه باید وارد شوید.

7 کامنت در نوشته «خلاقانه‌ترین و عجیب‌ترین نام‌گذاری‌ها در پزشکی | یک مسابقه»

  1. سلام به همه دوستان
    طاعون رقص، که با نام رقص سنت ویتوس (St. Vitus’ Dance) نیز شناخته می‌شود، یکی از اسرارآمیزترین و نادرترین پدیده‌های ثبت‌شده در تاریخ پزشکی و روان‌پزشکی است. این رخداد در ژوئیهٔ 1518 در شهر استراسبورگ (واقع در قلمرو امپراتوری مقدس روم، در فرانسه کنونی) به وقوع پیوست.

    ماجرا با زنی به نام فراو تروفیا (Frau Troffea) آغاز شد که ناگهان در خیابان شروع به رقصیدن کرد. رقص او متوقف نشد و ظرف چند روز، ده‌ها نفر دیگر به او پیوستند. طی یک ماه، شمار مبتلایان به حدود چهارصد نفر رسید. افراد گرفتار به‌طور غیرارادی می‌رقصیدند، بعضی تا حد بیهوشی و حتی مرگ بر اثر خستگی، سکته قلبی یا سکته مغزی ادامه می‌دادند.

    مقامات شهر در ابتدا تصور کردند این رقص‌ها ناشی از نفرین یا تأثیرات ماورایی است و برای “درمان”، اقدام به برگزاری موسیقی و فراهم‌کردن سالن رقص کردند؛ اما این اقدام تنها به تشدید ماجرا منجر شد.
    فرضیه ای دربازه علت این پدیده:
    مسمومیت ناشی از ارگوت: قارچی که روی گندم رشد می‌کند و مواد توهم‌زا (مانند ترکیبات مشابه LSD) تولید می‌کند. این فرضیه می‌تواند توجیه‌کننده حرکات غیرارادی و حالات روانی بیماران باشد.

  2. سلام به دوستان عزیز! 🎓
    امروز می‌خوام درباره‌ی یکی از عجیب‌ترین، بامزه‌ترین، و البته نادرترین سندرم‌هایی که در تاریخ پزشکی ثبت شده باهاتون حرف بزنم:
    یه چیزی بین نورولوژی، مردم‌شناسی، و… سورئالیسم واقعی! 🎭🧠

    اسمش هست:
    “Jumping Frenchmen of Maine”

    ماجرا از اواخر قرن ۱۹ شروع میشه، زمانی که یه پزشک کنجکاو به نام George Beard، گروهی از چوب‌بُرهای فرانسوی‌زبان رو در مناطق سردسیر ایالت مین (Maine) زیر نظر می‌گیره…
    و چیزی که می‌بینه، با هیچ‌کدوم از اونچه قبلاً تو نورولوژی خونده بود قابل تطبیق نیست! 😳

    اینا آدمایی بودن که با یه صدای ناگهانی، یا حتی یه کلمه‌ی ساده،
    ناگهان با کل بدنشون می‌پریدن بالا! 😲
    و بعضیاشون تا جایی واکنش نشون می‌دادن که مثلاً لباسشون رو درمی‌آوردن، یا کارهایی انجام می‌دادن که اصلاً ارادی نبود!
    (و همه اینا فقط با یه اشاره‌ی ساده!)

    پدیده‌ای که از لحاظ بالینی با علائم زیر توصیف میشه:

    Startle reflex شدید

    Echolalia (تکرار کلمات شنیده‌شده)

    Echopraxia (تقلید رفتار دیگران)

    Obedience to absurd commands (فرمان‌پذیری شدید حتی دستورات نامعقول!)

    خب حالا سؤال: چرا همچین اسم عجیب و بامزه‌ای روش گذاشتن؟!
    “فرانسوی‌های پَرشی ایالت مین”؟!

    جواب توی همون اسم پنهونه:

    Frenchmen: چون اون افراد فرانسوی‌زبان بودن

    of Maine: چون در ایالت مین زندگی می‌کردن

    Jumping: چون مهم‌ترین علامتشون همین پرش ناگهانی بود!

    و اینطور شد که پزشکی، یه سندرم واقعی رو با ترکیبی از ملیت، موقعیت جغرافیایی و علائم بالینی اسم‌گذاری کرد—ترکیبی که امروز تبدیل شده به یکی از خاص‌ترین و به‌یادماندنی‌ترین اسم‌ها در تاریخ نورولوژی!

    به نظرم، این سندرم نمونه‌ای بی‌نظیر از نام‌گذاری توصیفی با چاشنی تاریخی و فرهنگیه…
    و یادمون میندازه که پشت هر اسم عجیب در پزشکی، یه قصه عجیب‌تر از خودش هست! 😄📖

    حالا می‌تونیم با دیدن یه استارتل رفلکس غیرعادی، زیر لب زمزمه کنیم:
    «یه فرانسوی دیگه پرید… از ایالت مین!» 😂

  3. سلام به دوستان خوشگلم! 🎓🩺
    امروز می‌خوام درباره یکی از عجیب‌ترین و در عین حال شاعرانه‌-ترسناک از بیماری‌هایی که تو نورولوژی دیده میشه، یه چیز بامزه و متفاوت باهاتون به اشتراک بذارم:
    🫁 “Ondine’s Curse” یا همون نفرین آندین!
    اگه اسمش به گوشتون خورده باشه احتمالاً براتون این سوال پیش اومده که:
    🔹 آخه چرا باید اسم یه سندرم تنفسی باشه “نفرین”؟! و اصلاً “آندین” کی بوده که نفرینش هنوز اثر داره؟!
    خب بیاید با هم بریم سراغ ریشه‌ش و ببینیم چه داستان جالبی پشتشه…
    ________________________________________
    📜 طبق افسانه‌های اروپای شمالی…
    آندین یه پری دریایی یا الهه آب بوده که عاشق یه شوالیه‌ی زمینی میشه. اون شوالیه قسم می‌خوره تا زمانی که نفس می‌کشه، عاشق آندین بمونه… اما خیانت می‌کنه!
    و آندین هم نفرینش می‌کنه که:
    “تا زمانی که بیداری، نفس بکشی… ولی همین که خوابت ببره، نفست بند بیاد!”
    (ببین چه انتقام ترسناکی گرفته…😳💔)
    ________________________________________
    حالا جالبه بدونین که اسم علمی این سندرم تو پزشکی Congenital Central Hypoventilation Syndrome (CCHS) هست.
    و تو این بیماری، مرکز خودکار تنفس توی ساقه مغز دچار اختلال میشه. یعنی:
    🛌 فرد توی بیداری می‌تونه نفس بکشه (چون آگاهانه این کارو می‌کنه)
    😴 ولی به‌محض خوابیدن، نفس کشیدنش متوقف میشه چون اون “سیستم خودکار” کار نمی‌کنه! نتیجه‌اش؟ نیاز به ونتیلاسیون مکانیکی یا محرک دیافراگم برای ادامهٔ زندگی داره.
    و این دقیقاً همون “نفرین آندین” هست! 🧝🏻‍♀️
    ________________________________________
    🔬 از نظر علمی، بیشتر مواردش بخاطر یه جهش تو ژن PHOX2B هست که عملکرد نورون‌های کنترل‌کننده‌ی تنفس رو مختل می‌کنه.
    🧬 اغلب نوزادی شروع میشه ولی یه نوع اکتسابی هم داره که مثلاً بعد از آسیب مغزی یا سکته ممکنه رخ بده.
    ________________________________________
    به نظرم، هم اسمش، هم پشت‌صحنه‌ی افسانه‌ای‌ش و هم مکانیزم دقیق فیزیولوژیکی‌ش خیلی خاص و به‌یادموندنیه.
    از اون بیماری‌هایی که فقط یک‌بار یاد بگیری ولی همیشه یادت بمونه…💙
    و اینجاست که می‌فهمیم گاهی پشت یه اصطلاح پزشکی، یه قصه‌ی افسانه‌ای خوابیده…✌🏻

  4. سلام به همه‌ی دوستان
    اسمی که برای من خیلی جالب بود، اسم آنزیم JAK بود.
    چون در یک آزمایش با روش PCR بهمراه کلی آنزیم دیگه کشف میشه، اسمش رو میذارن “یه کیناز دیگه”! یا همون Just Another Kinase.
    اما بعدا اسمش به کیناز جانوس یا JAnus Kinase تغییر میکنه.
    حالا چرا؟
    جک از آنزیم‌های اصلی مسیر پیام‌رسانی JAK/STAT هست که وصل میشه به قسمت درون سلولی گیرنده ی سایتوکاین؛ و درواقع پیامرسانی این مسیر رو این آنزیم شروع میکنه.
    از نظر ساختاری هم، دو تا دومین توی داره که علی رغم اینکه خیلی شبیه هم هستن، فعالیتشون متفاوته؛ یکیشون فعالیت کینازی (همون اضافه کردن فسفر) داره درحالیکه اون یکی فعالیت دیگری رو تنظیم میکنه. پس در واقع عملا ساختار سه بعدی آنزیم یه ساختار قرینه هست.
    حالا بریم سراغ اسم جانوس. جانوس یا ژانوس خدای دروازه ها و مسیرهای ورودی عه (که ماه اول میلادی یا ژانویه از همین خدا گرفته شده) که سرش دوتا صورت داره در جهت مخالف؛ برای این قسمت بهتره شکلش رو ببینید.
    به نظرم انتخاب این اسم برای این آنزیم فوقالعاده است! چون هم به نوعی دربان و gatekeeper سلول هست، هم از نظر شکل و فانکشن، مثل جانوس، دو تا صورت داره.

  5. نمای پاتولوژی سلولها در کنسرپاپیلاری تیروئید orphan annie eye cell (چشمان آنی یتیم) هست!
    یه کتاب داستانی هست به اسم «little orphan Annie» یا «آنی کوچولو یتیم» که بر اساسش یه انیمیشن و حتی یک فیلم هم ساخته شده. چشمای شخصیت آنی شباهت خاصی به سلول های سرطانی تیروئید زیر میکروسکوپ داره که شبیه بیضی های توخالی سفیده، چشمای آنی هم عنبیه و مردمک نداشت و توخالی بود.

    فکر کردم اون پاتولوژیستی که اولین بار این نما رو زیر میکروسکوپ دیده و همچین چیز جالبی به ذهنش رسیده احتمالا خیلی آدم کنجکاو و خلاقی بوده؛ این فرد خوش ذوق کسی نیست جز خانم دکتر نانسی وارنر
    ایشون اولین زن رییس دانشکده پزشکی USC و همچنین اولین زن رییس دپارتمان پاتولوژی در یک موسسه در امریکا بودن.
    دکتر وارنر بارها توسط دانشجویان به عنوان استاد برجسته پاتولوژی دانشگاه انتخاب شدن و جایزه ‌پاتولوژیست ممتاز از انجمن پاتولوژی بالینی آمریکا رو هم دریافت کردن.

  6. سلام به همه ی دوستان عزیز مدرسه ی پزشکی.
    اسم سندرم فندق شکن (nut cracker syndrome ) برای من جالب بوده همیشه. علت این نام گذاری این هست که left renal vein در این سندرم مثل یک فندق بین شریان آئورت شکمی و SMA فشرده میشه ، یعنی در واقع این دو شریان بزرگ مثل دسته های فندق شکن عمل می کنند. از اون جایی که ورید گوناد چپ هم در ورید کلیوی چپ تخلیه میشه، بیمار هم علائم نارسایی کلیوی پیدا می‌کنه ( هماچوری, آنمی) هم درد بیضه ی چپ در آقایان یا Left lower quadrant در خانم ها.

    اسم دیگری که برای من جالبه، نامی هست که به بیماری لوپوس داده شده، همان systemic lupus erythematosus. لوپوس یک بیماری خودایمنی مزمن هست که از جمله علائم متعددی که می تونه داشته باشه میشه به زائده های دیسکویید پوستی ای اشاره کرد که شباهت زیادی به جای دندان های گرگ دارند. در واقع کلمه ی لوپوس به معنای گرگ، به این خاطر به عنوان نام بیماری برای اولین بار انتخاب شده.

  7. سلام به دوستانِ عزیزِ هم‌مدرسه‌ای :
    یکی از نشانه(sign) های مهم در معاینات شکم؛ که به طور خاص معمولا در بخش گوارش بیشتر به چشم میخوره؛
    کاپوت مدوزا ( Caput Medusae) هست!
    که حتما یا اسمش رو شنیدین یا باهاش مواجهه داشتین!
    [اتساع و گشاد شدگی ورید های شکمی یا اطراف ناف که  بدلیل سیروز Cirrhosis  / یا SVCS / یا  IVCS  رخ میده و دلیلشم یه افزایشِ فشار سیستمیک تو ورید port یا vena cava هاست!  که نهایتا ورید ها بدلیل تجمع خون حالت spiral  یا پیچ‌خورده پیدا میکنن !]

    چیزی که همیشه برام سوال بود این بود که اصلا این اسمی که روی این sign هست چه ربطی بهش داره  ؟ 👀 و این همه مدیکال تِرم هست که میتونه منطقی توصیفش کنه ، چرا کاپوت مدوزا ؟
    تا اینکه وقتی رفتم سراغش و بالاخره فهمیدم چه ریشه جالب و  قشنگی داره کلی برام جالب شد و ذوق کردم از منطقش ! پس به همین بهونه باهاتون به اشتراک میذارمش:)

    اولا که این نشانه از ۲ تا کلمه تشکیل شده:
    ¹ Caput : ˈkæp.ʌt/ us. 
    a Latin word meaning “head”, used in the names of head-shaped parts on organs or structures in the body!

    تا اینجا میتونیم بفهمیم سر یا یه چیزی شبیه به سر در بدن؛  معادلش میشه کاپوت! ( یا تقریبا با همین مَنطِق کاپوتِ ماشین ، که سرِ موتور و احشاءِ ماشین قرار میگیره((:
    اما این رَگای برجسته روی شکم کجاشون شبیهِ سره؟  ( الان میگم: )

    همه چیز بر میگرده به اساطیر و افسانه های یونان باستان؛ 📜
    و مِدوزا؛ 🧝🏻‍♀️
    دختری با موهایی از جنسِ مار ؛ که به هر کسی نگاه میکرد تبدیل به سنگ میشد!

    Medusa : one of the three daughters  of Phorcys and Ceto; of the three sisters, only Medusa was mortal ! 

    ² Medusa : In Greek mythology, (/mɪˈdjuːzə,) is generally described as a woman with living snakes in place of hair; her appearance was so hideous that anyone who looked upon her was turned to stone!
    تصویرِ شماره ۲
    ( https://t.me/macteb/1362?single)

    حالا همه چیز داره روشن تر میشه! نه؟
    در واقع همه چیز زیرِ ” سرِ ” مدوزا  ( Caput medusa ) ست.
    و هر کدوم از این ورید های روی شکم ؛ یاد آورِ مار و افعی های گیسوانِ پریشانِ مدوزا هستن!
    که دلِ بیمار سیروتیک رو آشفته میکنن!

    به نظرم حالا میتونیم بهتر متوجه این نشانه بشیم
    و ساده از کنارش نگذریم…
    چه بسا شاید تونستیم یه الهه خفته ی یونانِ باستان رو در دل بیمارمون دوباره بیدار کنیم …🧝🏻‍♀️🕊🪄 |
    البته به شرطی که مراقب باشیم به سنگ تبدیل نشیم ^-^
    #Etymology