فکر می‌کنید از چه زمانی تحصیل پزشکی دشوار تلقی می‌شد؟ این سال‌ها چنین سخنانی را زیاد می‌شنویم: «عمومی سخته. بعدش درست میشه. فقط سال اول رزیدنت بودن سخته. مگر نشنیده‌ای؟ همه میگن یک سال بخور نون و تره، یک عمر بخور نون و کره. بعدش مطب می‌زنی و پول در میاری و تمام این روزها یادت میره.»

به نظرتان این حرف‌ها و این سختی جدید است؟ مثلاً ۲۵۰ سال قبل چطور بود؟ عجیب نیست که فقط ۲۰ درصد دانشجویانی که پزشکی را در دانشگاه ادینبرو در قرن هجدهم شروع می‌کردند، می‌توانستند مدرک دکترای خود را بگیرند؟

به کمی جلوتر برویم. آدم با خودش فکر می‌کند که این نیاز به دائم درس خواندن – حتی بعد از فارغ‌التحصیلی – برای بیست سی سال اخیر است که حجم مطالب پزشکی چند برابر شده است. مثلاً صد و پنجاه سال پیش چطور بود به نظرتان؟ این عجیب نیست که آن زمان ویلیام اسلر سخنرانی در مورد اهمیت یادگیری در تمام عمر داشت؟

ویلیام اسلر درحال آموزش به دانشجوها (+).

شاید با خود بگویید یک نفر که نمی‌شود مدرک. این که تقریباً صد سال پیش اولین برنامهٔ اجباری آموزش مداوم پزشکی (Continuing Medical Education) به خاطر عملکرد نامطلوب پزشکان فارغ‌التحصیل در ایالات متحده اجرا شد، چه؟ با حجم بسیار کم‌تر مطالب آن زمان، آن‌قدر این موضوع اهمیت داشت که دوره‌های اجباری یادگیری گذاشتند.

الان پس چقدر مهم است؟ حرف معروفی از دیوید سکت (David Sackett)، از بنیان‌گذاران پزشکی مبتنی بر شواهد وجود دارد که می‌گوید:

نیمی از آنچه در دانشکده‌ی پزشکی یاد گرفته‌اید، ظرف پنج سال از فارغ‌التحصیلی شما، یا غلط از آب در خواهد آمد یا دیگر قدیمی به حساب می‌آیند؛ مشکل بزرگ این است که کسی نمی‌تواند به شما بگوید کدام نیمه اطلاعات‌تان این‌گونه است.

دیوید سکت

به همین خاطر مهم‌ترین کار این است که یاد بگیرید که چطور خودتان یاد بگیرید.

شما به این محتوا دسترسی ندارید

برای مشاهده وارد سایت شوید

دیدگاه‌ خود را بنویسید

برای نوشتن دیدگاه باید وارد شوید.