فردی مبتلا به بیماری انسدادی مزمن ریه (COPD) را در نظر بگیرید که هماکنون به دلیل پنومونی شدید در بخش مراقبتهای ویژه بستری است و تحت ونتیلاسیون مکانیکی قرار دارد. داروهای متعددی از جمله آنتیبیوتیک و کورتیکواستروئید دریافت میکند.
به نظرتان تغذیهٔ او چه اندازه در روند درمانش اهمیت دارد؟ چه میزان پروتئین باید به صورت روزانه دریافت کند؟
در طول بیماریهای حاد و بستریشدن در بیمارستان، بدن دچار تغییرات متابولیکی عمدهای میشود که یکی از مهمترین آنها افزایش نیاز به پروتئین است. اگر این موضوع به درستی مدیریت نشود، میتواند منجر به تحلیل رفتن توده عضلانی، اختلال در ترمیم بافتها، افزایش مدت بستری، و ضعیف شدن عملکرد سیستم ایمنی شود. حتی ٪۱۵-۱۰ کاهش lean body mass با افزایش نرخ عفونت و تاخیر در بهبودی زخم همراهی دارد.
در بیماری که مثال زده شد، علاوه بر تضعیف سیستم ایمنی، تحلیل رفتن عضلات تنفسی منجر به تاخیر روند بهبودی سیستم تنفسی و متعاقباً طولانی شدن زمان ونتیلاسیون مکانیکی و بستری در ICU خواهد شد.
پروتئین موجود در رژیم غذایی منبع اسیدهای آمینهٔ ضروری و غیرضروری مورد نیاز برای سنتز پروتئین در بدن است.
مصرف پروتئین باید در تمام طول عمر ادامه یابد، زیرا برای تجزیه و بازسازی مداوم پروتئینهای بدن (یا endogenous protein turnover) به یک میزان حداقلی از تجزیه اسیدهای آمینه نیاز است که به آن minimum obligatory rate of amino acid catabolism میگویند.
میزان کاتابولیسم اسیدهای آمینه متناسب با مقدار مصرف پروتئین افزایش یا کاهش مییابد، اما نمیتواند از یک میزان حداقلی مشخص هم کمتر بشود. این حداقل که به آن «the protein minimum» گفته میشود، تعیینکنندهٔ کمترین مقدار پروتئین مورد نیاز روزانهٔ هر فرد است.
مقدار حداقل پروتئین مورد نیاز روزانه برای یک فرد بالغ سالم که رژیمی متعادل دریافت میکند، به طور میانگین ۰/۶۵ گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن است؛ مقدار «ایمن» یا «توصیهشده» برای مصرف روزانه، ۰/۸۰ گرم به ازای هر کیلوگرم است. در جوامع ثروتمند، مصرف متوسط پروتئین تقریباً دو برابر این مقدار حداقل است.
وضعیت تعادل انرژی (energy balance) نیز بر نیاز بدن به پروتئین تأثیر میگذارد. تعادل مثبت انرژی (positive energy balance)، بهویژه در صورت تأمین انرژی از کربوهیدراتها، میتواند به حفظ پروتئین بدن کمک کند.
در مقابل، تعادل منفی انرژی (negative energy balance) – مثلاً در درمان کاهش وزن – کارایی متابولیسم پروتئین (protein turnover) را کاهش داده و نیاز بدن به دریافت پروتئین از رژیم غذایی را افزایش میدهد.
برخی بیماریها (یا درمانهای آنها) هم نیاز به پروتئین را افزایش میدهند. این افزایش میتواند ناشی از یکی از موارد زیر باشد:
- افزایش دفع اسیدهای آمینه از بدن (مانند سوء جذب یا از دست دادن پروتئین از طریق ترشحات زخم، فیستول یا اسهال التهابی)؛ یا برداشته شدن آنها از گردش خون (مثلاً در درمان جایگزینی کلیه).
- افزایش تجزیه پروتئینهای عضلانی، یکی از عوارض شایع درمان با گلوکوکورتیکوئیدهاست یا به طور شایعتر در پاسخ متابولیک به التهاب سیستمیک ناشی از آسیب شدید، عفونتهای جدی یا پاسخهای شدید سیستم ایمنی (مثلاً در جریان کووید-۱۹) رخ میدهد.
در چنین شرایطی (یعنی فردی که اصطلاحاً highly protein-catabolic است)، بدن ممکن است تا ۱۵ گرم یا بیشتر نیتروژن در روز از طریق ادرار دفع کند؛ این مقدار فارغ از میزان مصرف پروتئین است و حتی با وجود مصرف اندک پروتئین هم، مقادیر قابل توجهی از تجزیه پروتئین را شاهد هستیم.
کاتابولیسم پروتئین در سیر بیماریهای حاد و شدید بیش از سه برابر نرخ دفع نیتروژن در فستینگ ساده است. در واقع در ناشتایی کوتاهمدت، گلیکوژنولیز و در ناشتایی طولانیمدت، لیپولیز و کتوز نقش برجستهتری داشته و باعث حفظ نسبی پروتئینها میشود. یکی از دلایل این تفاوت در متابولیسم ممکن است به نقش سایتوکاینهایی مانند TNF مربوط باشد.
از آنجا که از دست رفتن هر ۱ گرم نیتروژن معادل از دست دادن ۶/۲۵ گرم پروتئین است، دفع ۱۵ گرم نیتروژن در روز به معنی از دست دادن حدود ۹۴ گرم پروتئین (۱۵ × ۶/۲۵) در روز خواهد بود.
از آنجایی که تودهٔ بافت متابولیک فعال بدن (یا همان تودهٔ سلولی بدن، که ۸۰٪ آن عضلهٔ اسکلتی است) شامل ۲۰٪ پروتئین است، از دست رفتن ۹۴ گرم پروتئین در روز نشاندهندهٔ از دست رفتن حدود ۴۷۰ گرم (۱ پوند) از جرم عضلانی بدن در روز است!
این محاسبات و اعداد به دست آمده، بسیار شوکهکننده و قابل توجهاند؛ لذا تأمین کافی و سخاوتمندانهٔ پروتئین میتواند این نوع تحلیل عضلانی را کاهش دهد.
اینکه بیماریها هر کدام چقدر کاتابولیسم پروتئین (و متعاقباً نیاز به پروتئین) را افزایش میدهند، مورد بحث است، اما رایجترین توصیهٔ فعلی برای بیمارانی که در وضعیت بحرانی (critical) هستند، ۱٫۵ گرم پروتئین به ازای هر کیلوگرم وزن طبیعی بدن در روز است — نزدیک به مصرف معمول پروتئین در افراد سالم در جوامع ثروتمند.
فکر میکنیم بعد از خواندن این نوشته متوجه اهمیت این موضوع شده و علت تأکید ما بر آن را بهتر درک کرده باشید؛ اینکه چطور سوءتغذیه با تأثیر قابل توجه بر متابولیسم پروتئین، میتواند فرایندهای موثر در ایمنی و تولید آنتیبادی را مختل کرده و در نهایت باعث نقص ایمنی در بیماران شود و روند بهبودی آنها را با چالش جدی مواجه کند.
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید
این درس تلنگر بسیار مهم و جالبی به ما میزنه! و اون این که گاهی وقت ها جوابِ معمایِ سناریویِ پیچیده بیمار ؛ میتونه نه در آزمایشهای پیچیده یا در تست هایِ خاص ، که سر سفره نهارش باشه! اونجایی که همکارانِ خدمات؛ نهار رو با ترالی میارن و عدس پلو و ماست رو برای بیمار میذارن ؛
همیشه در این مواقع خجالت میکشم مزاحم بیمار بشم و چیزی ازش بپرسم.
اما شاید بد نباشه گاهی درست همین موقع ها هم سری بزنم و از تغذیهش هم بپرسم .
این که واقعا بیمار غذا میخوره یا نه (: