بیشک اگر بخواهیم سختترین مباحث پزشکی را برای دوران عمومی بنویسیم، یکی از آنها اختلالات سدیم و آب است.
و ترسناک است که بسیار بسیار با آن سر و کار داریم. منظورمان فقط اختلالات نیست – که هایپوناترمی شایعترین اختلال الکترولیتی در بیمارستان است و بیش از ۲۰ درصد بیماران درگیر میشوند.
بلکه هر بار که برای بیمار یک مایع تجویز میکنیم (همان “سرمدرمانی” که به غلط جا افتاده است)، در این زمینه مداخلهای انجام دادهایم.
معمولاً به گونهای میشود که عمده افراد بیخیال یاد گرفتن این موضوع میشوند و کم کم از آن دلزده خواهند شد. موضوعی که یکی از قشنگترین قسمتهای پزشکی است.
اولین طعم تلخ این قسمت، در برخورد با فیزیولوژی کلیه چشیده شده است. آن خاطره به همراه ما آمده و در دوران بسیار فشرده پاتوفیزیولوژی، معمولاً حس بد نفهمیدن آب و الکترولیت و اسید و باز، به آن اضافه میشود. دورانی که فرصت نیست تا این مباحث به شکل مبسوط تدریس شوند.
آن هم مبحثی مثل سدیم. مبحثی مبسوط – آنقدر که با قرض گرفتن جمله معروف اسلر میتوانیم بگوییم: آن که سدیم را بفهمد، کلیه را فهمیده است.
طبیعی است تدریس فشرده و در این فرصت کم، لذت فهمیدن را میگیرد و صرفاً حس ناخوشایند بر جای میگذارد.

قرار است این را بشکنیم. به عنوان اولین قدم، کنار همدیگر این فصل را بخوانیم و خط به خط آن را باز کنیم.
آن وقت میبینید که چقدر این مباحث که فشرده نوشته شده، در کنار فشردگی، شیرین هستند.
کارگاه آب و سدیم، جمعه ۹ تا ۱۲ صبح، در تاریخ ۲۸ دی ماه ۱۴۰۳ برگزار میشود. محل برگزاری اسکایروم است و لینک آن برای کسانی که تمرین درس را حل کنند، روز قبل از کارگاه، ایمیل خواهد شد و در همین پست – فقط برای کسانی که تمرین را حل کردهاند – نمایش داده خواهد شد.
کارگاه رایگان است و برای کامنت گذاشتن، نیازی نیست حتماً عضو ویژه مدرسه پزشکی باشید.
از دانشجویان علوم پایه تا هر مقطع بالینی میتوانند شرکت کنند. در این سه ساعت، صفحات کتاب را خط به خط بررسی خواهیم کرد. با توجه به فشردگی مطلب و سخت بودن هایپوناترمی، تمرکز بر این مبحث خواهد بود.
تمرین و مشارکت در بحث
تجربه شما در خواندن این مبحث چطور بوده است؟ در کدام نقطه بوده که گیر کردهاید؟ درک کدام قسمتش به نظر شما سختتر بوده؟ روش شما برای یادگیری این مبحث تاکنون چه بوده است؟ کتاب؟ جزوه؟ فیلمهای کمکآموزشی؟ یا روشی دیگر؟
سؤال را با توجه به مقطع فعلی خود لطفاً جواب بدهید. دانشجویان علوم پایه میتوانند از تجربهی فیزیولوژی کلیه بگویند.
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید
سلام
فیزیولوژی کلیه رو از دوران علومپایه خوب نخونده بودم. در دوره فیزیوپات برای اینکه پایه بهتری برای یادگیری این قسمت داشته باشم، تصمیم گرفتم جزوه فارماکوپاتوفیزولوژی خودتون رو بخونم. نتونستم همهش رو بخونم ولی تا همون جاهایی هم که خوندم واقعا عالی بود. علاوه بر این جزوه، از فیلمهای آموزشی و ایلرنینگهای استاد خودمون هم استفاده کردم. اما قسمتی که خوب نمیفهمیدم پاتوفیزیولوژیهای مربوط به علل ایجاد کننده اختلالات بود که متاسفانه هنگام خوندن، علامت سوالهای زیادی برام ایجاد میکرد و مجبور بودم مدام سرچ کنم یا بپرسم ولی از یجایی به بعد دیگه اینقدر وقت گیر بود که سعی میکردم فقط حفظ کنم و رد بشم. از این حرفم مطمئن نیستم چون هنوز بخش داخلی نرفتم ولی احساس میکنم، گرچه اختلالات آب و الکترولیت مبحث سختی هست ولی با الگوریتم و جداولی که کتاب داره میشه خیلی راحت بیماران رو منیج کرد. حتی درمان هم با فرمول و ریاضیات مرتبطه و گیج شدنی بین خط و اول و دوم درمان یا عوارض و کنترااندیکاسیون دارویی نداره. منتها اگه بخوای مفاهیم رو درک کنی و صرفا حفظ کردن مطلب نباشه کار سخت میشه.
عالی بود
من دانشجوی مقطع فیزیوپات هستم.
و با مبحث سدیم و آب یک بار در دوران علوم پایه با فیزیو کلیه و یک بار در دوران فیزیوپات در کورس کلیه مواجه شدم و با توجه به اهمیت و حس نیاز به فهم عمقیش میخواستم توی دوره شرکت کنم.