نیمههای زمستان ۱۴۰۳، سایت مرهم را درست کردیم. یک مکمل برای مدرسه پزشکی. مکملی که برخی از اطلاعات درمانی قرار است در آنجا قرار داده شود. مخصوصاً داروها.
مرهم: از [ریشه] رِهمه است به معنی باران نرم پیوسته، بسبب نرمی آن و بدان جهت که مرهم داروی نرم است که بر جراحت بندند.
از لغتنامه دهخدا
مرهم قرار است تمرکزش روی جنبه بالینی و عملی درمانها باشد. نوشتههای مرهم به تفصیل نوشتههای مدرسه پزشکی نیست. مرهم از این نمیگوید که چطور این دارو را انتخاب بکنیم یا چه دارویی بهتر است.
مرهم در مورد این است که من اگر بخواهم برای کسی پنتوپرازول تجویز بکنم، نگران چه چیزی باشم؟ حواسم به چه چیزی باشد؟ به بیمارم چه چیزهایی بگویم؟
مرهم در مورد روایت داروهاست. انتظارات از داروها. اتفاقات پس از داروها.
یکی از کارهای مهمی که از آن عبور میکنیم، صحبت از انتظارات است. دارو را تجویز میکنیم و دیگر هیچ.
نگفتن این انتظارات، صحبت نکردن از روایتی که در کنار یک دارو وجود دارد، به شدت آسیبزننده است.
مثلاً فرض کنید برای یک نفر SSRI تجویز کردهایم. انتظار فرد باید چه باشد؟ اضطراب یا افسردگی را از بین میبرد و همین؟
برای فرد برای پیشگیری از دیابت، متفورمین دادهایم. لازم نیست کاری بکند؟ همین متفورمین را بخورد؟
اگر خورد و دو روز اول حالش بد شد، چه؟ بعد هم گفت که متفورمین به من نمیسازد و این داروی با ارزش را کنار گذاشت.
تجویز دارو بدون گفتن روایت آن، بیشک ناقص انجام دادن کار است.
گفتن این روایتها و انتظارات، فارغ از اینکه لازم است، رابطهی ما با بیماران را عمیقتر کرده و اعتماد او را فزونی میبخشد.
سخت نیست. میتوان امتحان کرد. حتی شده در حد اینکه دارو را با غذا بخور یا چه ساعتی بخور.
مرهم نوپا هست و تازه شروع به کار کرده. محتوای آن هم همانند محتوای مدرسه پزشکی، از جنس محتوای اصیل و اورجینال است. قرار نیست صرفاً سایتهای دارویی را ترجمه بکنیم و آنجا بگذاریم.
امیدواریم که در این راستا، بتوانیم قدمی برداریم و فعلاً داروهای شایع را آنجا بگذاریم تا کمکم اطلاعات درمانی دیگر نیز به مرهم اضافه بشود.
از آنجایی که مرهم، مکملی بر مدرسه پزشکی است و اولویتهای شما برای ما مهم است، در طبابت روزانه شما یا در بخشهایی که هستید، چه دارویی به وفور تجویز میشود که دلتان میخواهد در مورد آن بیشتر بدانید؟ برای ما در کامنتها بنویسید.
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید
چقدر ایده عالی است مرهم و فکرمیکنم خیلی به دردمان بخورد! ممنون از شما دکتر قربانی عزیز
برای من همیشه تجویز وارفارین و تنظیم دوز آن چالش برانگیز بوده و دوست دارم از زبان شما آنرا کاملتر بیاموزم
“تا مرهمی باشد؛
بر زخم هایِ خونینِ ما ”
نگاهی که همیشه به روایت ها داشتی و داری ؛ امیرمحمد! الهامبخشِ انسانی زیستن و طبابت کردنِ خیلی از ماست.
امید؛ که بتونیم قطره قطرهیِ رِهمه ها رو بر تن و روحِ تشنهای جاری کنیم…🕊🌊
و درباره ؛ پیشنهادِ دارو ها ؛
از اون جایی که با “انسولین” ؛ زندگی کردم و زیستهم ؛ چه در طبابت و چه در رفاقتِ هر روزهام با این رفیق.
دوست دارم و مشتاقم از صدا و نگاه تو هم ؛ همه بشنونش
و بیشتر از قبل درکش کنن🌱
سپاس از اینکه؛
“توجه” به جزئیاتی داری که شاید خیلی هامون حواسمون بهشون نیست.
با احترام؛ محمدرضا”
بعد از گذشت ۲۸ آبانماه ۱۴۰۳ و سالگرد {رسمی} یکسالگی مدرسه پزشکی، حال در زمستان ۱۴۰۳، فرزندی از فرزندان این مکتب دیده به جهان میگشاید. نامش “مرهم” است. آمده تا بارانی نرمِ پیوسته بر پیکر افگار دردمندان باشد. او آمده تا از انتظارات بگوید. انتظارات پس از تجویز داروها. انتظاراتی از جنس روایتها. روایتهایی که بودنشان حیات را مُمِد میشود و بیوجودشان، تاسیان خواهد شد :))
پ.ن اول؛
مُمِد به معنای یاریدهنده و مَدَدرساننده است.
پ.ن دوم؛
تاسیان، احساسیست که در اولین غروب بعد از نبود یک عزیز به وجود میآید. یادداشتی با همین مضمون در وبلاگ امیرمحمد؛ این دوست و معلم عزیز وجود دارد که مطالعهاش همراه با این درس، خالی از لطف نیست — عنوان یادداشت مذکور “برای شناختنشان: تاسیان و آوومبوک” است.
پ.ن سوم؛
چه دارویی به وفور تجویز میشود که دلتان میخواهد در مورد آن بیشتر بدانید؟
کاش گروه NSAID و تداخلات آنها با مشکلات قلبی عروقی بیشتر مطرح شود.