سناریوی نخست: پسر ۱۹ سالهای را در اورژانس میبینید. درد شدید شکم دارد. تهوع او نسبتاً شدید است و یک بار استفراغ کرده است. آزمایشش، تعداد لکوسیت حدود یازده هزار عدد در میکرولیتر را نشان میدهد.
سونوگرافی شکم درخواست میکنید که میگوید به علت درد بیمار، نمای خوبی برای بررسی از نظر سنگ و آپاندیسیت، یافت نشد. به اقدام بعدی خود فکر میکنید. سیتی اسکن مناسب است؟
تصمیم میگیرید که سیتی اسکن بکنید. چربی دور آپاندیس تغییراتی داشته است. به آپاندیسیت بیشتر از قبل مشکوک میشوید. با جراح درخواست مشاوره میدهید.
بیمار شما را صدا میزند. میگوید که علائمش را هم با گراک و هم با ChatGPT چک کرده است. آنها چند تشخیص گفتهاند و در ادامه تعدادی آزمایش پیشنهاد دادهاند. میخواهد یک لیست به شما نشان بدهد. تأکید میکند که اینجا گفته تعدادی از افراد با تشخیص آپاندیسیت به اتاق عمل میروند ولی آپاندیسشان مشکلی ندارد.
چه کار میکنید؟
این موقعیت را اگر تاکنون تجربه نکرده باشید، قطعاً در آیندهای نزدیک خواهید دید. همانطور که در این سالها بیماران بیشماری میگفتند که ما در «اینترنت» علائممان را زدیم یا «گوگل» کردیم، اکنون احتمالاً با عباراتی همچون «هوش مصنوعی گفت یا ChatGPT گفت» مواجه خواهیم شد.
با وجود مدلهای بزرگ زبانی، این گفتگو راحتتر و خوشایندتر از گوگل کردن شده و بیماران نیز سریعتر نیز به جواب میرسند. اگر در چنین موقعیتی قرار بگیرید چه کار میکنید؟ عصبانی میشوید که من دکتر هستم یا موبایل تو؟ شاکی میشوید که اگر میخواستی با آن بررسی بکنی، پس چرا به بیمارستان آمدی؟
فکر نمیکنید بهتر است که اکنون و در هنگامی که در فضای خستگی و تنش نیستیم، به این موقعیت فکر بکنیم تا وقتی که برای نخستین بار بخواهیم این حالت را در بیمارستان تجربه بکنیم و فیالبداهه حرفی بگوییم؟
حالا نوبت سناریوی دوم است: خانم ۲۸ سالهای در اورژانس بستری شده است. میگوید که هنگام ورزش درد شدیدی را در قفسه سینه حس کرده است. از او عکس گرفتهاند و نوار قلب. گفتهاند هر دو مشکلی ندارد. میخواهید به قلبش گوش بدهید که با گذاشتن استتوسکوپ، دردش میگیرد. با فشار روی دیواره قفسه سینه، به درد میآید.
دوباره عکسش را نگاه میکنید. استخوان جناغش شکسته است و در نگاه اول چون به آن دقت نکرده بودید، متوجهاش نشدید. اما چرا باید این اتفاق در یک فرد ۲۸ ساله سالم بیفتد؟ نمیدانید. تصمیم میگیرید بررسی از نظر علل ثانویه استئوپروز و شکستگی پاتولوژیک را انجام بدهید.
جواب آزمایشهای اولیه، به جز کلسیم که کمی بالا گزارش شد، طبیعی هستند. هیچ چیزی به نفع بدخیمیها ندارد. با ChatGPT مشورت میکنید. توصیه میکند با توجه به کلسیم کمی بالا و شکستگی پاتولوژیک از نظر مالتیپل مایلوم و پرکاری پاراتیروئید بررسی بکنید. دومی به جایی نمیرسد.
اولی نیز، هم به خاطر تصویربرداریها هزینهبر است و هم به خاطر نیاز به نمونهبرداری از مغز استخوان، دردناک. به باقی شرایط بیمار نیز نمیخورد. اما ایدهی دیگری ندارید.
به بیمار میگویید که این نظر هوش مصنوعی است یا خودتان؟
شاید بهتر باشد به یک سؤال دیگر نیز که مکمل سناریوی دوم است، فکر کنید. به نظر شما بیماران در حال حاضر پزشک انسانی را ترجیح میدهند یا توصیههای هوش مصنوعی را؟ سؤال را کمی سختتر بکنیم: فکر میکنید خطای انسانی را ترجیح میدهند یا خطای تکنولوژی را؟
پس از فکر کردن به این سؤالها، جواب خود را برای حداقل یکی از سه سؤال فوق (سناریوی اول، سناریوی دوم و سؤالهای سوم) بنویسید تا باقی درس برای شما، نمایش داده شود.
ترتیبی که مدرسه پزشکی برای مطالعهی مجموعه درس «هوش مصنوعی و پزشکی» پیشنهاد میدهد، به صورت زیر است:
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید
در مورد سناریوی اول، من هم در صورت داشتن وقت کافی ترجیح میدم بیمار رو به سمت جستجوی درستتر سوق بدم؛ هرچند که توضیح مفهوم کار بالینی شاید چندان ساده نباشه. در نبود وقت، به توضیح علت تصمیمم که مختص به همون بیماری در همون زمان هست، اکتفا میکنم.
در مورد سناریوی دوم، بستگی به بیمار داره که روش جستوجوی خودم در مورد بیماریش رو یعنی استفادهم از هوش مصنوعی رو توضیح بدم یا نه.
سوال سوم هم به نظرم به بیمار بستگی داره. فکر میکنم کسانیکه دسترسی و آگاهی کمتری به این ابزارها دارند، پزشک انسانی رو ترجیح میدن. اما فکر میکنم کسانی خواهند بود که به علت عدم آگاهی از نحوهی استفاده از این ابزارها بیش از حد به اونها اعتماد میکنند و نظرشون و حتی همدلیشون رو به پزشک انسانی ترجیح میدهند.