از همان ترم یک با آناتومی سر و کار داریم. همان جلسه اول از صفحات آناتومیک گفته می‌شود و سپس بستگی به کوریکولوم دانشگاه، مبحث مورد نظر تدریس می‌شود.

پس از یکی دو جلسه درس است که در ذهن همه این پیام شکل می‌گیرد که آناتومی «حفظی» است و یک مشت اسم و مجاورت را باید حفظ کنیم.

روی جسدها هم که چیزی معلوم نیست.

در نهایت ۴ تا ۵ ترم می‌گذرد و علت و نتیجه این همه ساختار حفظ کردن و مجاورت یاد گرفتن و جلو‌تر و عقب‌تر بودن ساختارها را نخواهیم فهمید.

و بعد چه می‌شود؟

از ذهن می‌رود.

آیا واقعاً قرار است این‌طور باشد؟ آیا آناتومی با این همه واحد چندان اهمیت ندارد؟

بی‌شک این طور نیست.

در کارگاه پیش رو قرار است از همین صحبت کنیم.

این‌که اهمیت آناتومی در چیست؟ این‌که بهتر است آن را چطور یاد بگیریم؟

این‌که آناتومی چطور می‌تواند برای تبدیل شدن به یک پزشک توانمندتر به ما کمک بکند؟

این کارگاه، جمعه، نهم آذرماه ۱۴۰۳، ساعت ۲۱ برگزار خواهد شد.

کارگاه رایگان است؛ اما با ظرفیتی نسبتاً محدود.

برای این‌که استفاده‌ی شما از کارگاه بهتر شود، یک سؤال قبل از ورود به کارگاه در ادامه می‌نویسیم. اگر می‌خواهید در کارگاه شرکت کنید، لطفاً جواب سؤال را در کامنت‌ها بنویسید [برای گذاشتن کامنت یا شرکت در کارگاه، نیازی نیست که کاربر ویژه باشید].

فقط لطفاً دقت کنید که ایمیل واردشده‌تان در پروفایل مدرسه پزشکی، ایمیل واقعی شما باشد و نام و نام خانوادگی‌تان به درستی وارد شده باشد.

لینک برای کسانی که کامنت آن‌ها تأیید شود، فرستاده خواهد شد یا این‌که در همین صفحه، فقط برای این افراد، در روز کارگاه، نمایش داده خواهد شد.

سؤال قبل از ثبت‌نام:

جواب تکراری اشکال ندارد. جواب واقعی مهم است و این‌طور می‌توانید به خودتان کمک کنید.

روش فعلی شما برای خواندن آناتومی چطور است؟ با این درس چقدر ارتباط برقرار می‌کنید و به آن علاقه دارید؟

لینک شرکت در کارگاه

لینک کارگاه برای دوستانی که در زیر این نوشته پاسخ خود به سؤال بالا را ثبت کردند، به ایمیلی که با آن در مدرسه پزشکی ثبت نام کردند، فرستاده شد. لطفاً ایمیل خود را بررسی کنید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

برای نوشتن دیدگاه باید وارد شوید.

162 کامنت در نوشته «کارگاه پیشنهادهایی برای خواندن آناتومی برای دانشجویان علوم پایه»

  1. سلام اگه بهم بگن چطوری بخونیم اینو آرمانی تر حرف میزنم ولی خب خودم این شکلی میخونم سر کلاس نسبتا گوش میدم میگزرد تا یکی دو روز قبل از امتحان ایلرنینگ استاد رو گوش میدم بعدش هم جزوه رو مطالعه میکنم و با نمودار درختی و جدول هم اگه وقت باشه خلاصه نویسی میکنم
    درکل از اناتومی مثل سایر دروس حفظی بدم میاد

  2. سر کلاس از صحبت های استاد جزوه تهیه میکنم، و در خانه در کنار اطلس آناتومی و رفنرس مطالب را مرور میکنم و به خاطر می سپارم.

    درس شیرین و دلنشینی است ولی با دروس حفظی ارتباط خوبی برقرار نمی کنم و فهمیدن و یادگیری برایم دشوار است.

  3. سلام
    در کل قبل از اینکه بخوام توضیح بدم باید ببینیم برای یادگرفتن یا به نوعی حفظ کردن مطالب پزشکی(چون اغلبش حقیقتا حفظیه،اونهایی هم که مفهمویه حداقل یه اسمو باید حفظ کنی) چه مدلی بهتر یاد می‌گیریم،تصویری؟ یا متنی؟ یا صوتی؟ یا حتی ترکیبی از این ها؟

    من خودم چون تصویری و متنی هستم(اغلب تصویری) بیشتر توی سرچ هام دنبال تصاویر یا نقشه های ذهنی ام.(قضیه سرچ رو الان میگم)
    روش خوندن درس های پزشکی نه صرفا آناتومی من یه رویه کلی مشخصی داره.
    اینطوری که اول صرفا برای آشنایی و اینکه یه ذهنیتی پیدا کنم از مطلب و قالب داشته باشم ازش توی ذهنم نگاهی به جزوه میندازم و می‌خونم (ولی نه ریز و به ریز و با هدف به خاطر سپردن همه مطالب).بعد داخل جزوه به هر قسمتی که رسیدم وقدری برام نامفهوم هست یا حس میکنم نیاز دارم به تصاویر بیشتر بلافاصله لاتین سرچ میکنم و از سایت های مختلف یا حتی اگه لازم باشه مقاله های مختلف کمک میگیرم(این قسمت میتونه کمک گرفتن از هرچیزی باشه،از یوتیوب گرفته تا کتاب های رفرنس یا مقالات یا حتی یه دوست یا استاد).بعد که اون قسمت مذکور برام شفاف شد اگه فک کنم نیاز باشه یه جا یادداشت میکنم یا اگه تصویری باشه یه شکل شماتیک ازش میشکم.اینجا مثلا این فرآیند سرچ میشه یه شاخ و برگی که به همون قالب اصلی دادم و اون شاخ و برگ خیلی بهتر تو ذهنم میشینه چرا که صرفا به صورت مفعول متنی رو نخوندم،فعالانه سوالی تو ذهنم شکل گرفته و با روش های مختلف دنبال جوابش بودم که بخاطر خود همون فرآیند به نظر خودم مطلب بهتر جا میگیره و با یه یادداشت کوچیک کل اون پروسه مرور میشه و مطلب یادآوری میشه.
    نظر کلی من اینه که واقعا نیاز نیست همه مطالب که میخوایم بخونیم و یادبگیریم رو این مدلی سرچ کنیم چون وقت گیر خواهد بود و بخش های شفاف مطالب نیاز ندارن به سرچ بیشتر(ولی اگه باشه بهتره)در حالی که بعضی از قسمت ها واقعا نیاز دارن و خودمون هم حسش میکنیم موقع خوندن ولی بعضی مواقع سریع ازش رد میشیم یا پشت گوش میندازیم.

    حالا برای آناتومی اگه بخوام دقیق تر بگم؛ شروع اون با خوندن همون جزوست اما این بار کنار دستم اپلیکیشن ATLAS (اینم بگم که اگه یه نفر یادبگیره خوب باهاش کار کنه و از همه قابلیت هاش استفاده کنه واقعا معرکست) بازه و به هراستخوان یا اندام نرمی که میرسم داخل اپ به صورت جدا اون رو انتخاب میکنم و قشنگ از همه جهت بررسیش میکنم تا یه شکل فضایی درست از اندام برام شکل بگیره(و البته موقعیت اون نسبت به اندام های دیگه)
    اگه اپ کافی نبود از نتر هم استفاده می‌کنم و همیشه کنار دستم هست.
    بعد از جزوه اگه فرصت بشه(که اکثرا میشه،ینی باید بشه)نگاهی هم به گری میندازم و بخش هایی که داخل جزوه نبوده یا قدری متفاوت بوده رو بهتر و با دقت بیشتری می‌خونم.
    اینجا هم همون قضیه سرچ پابرجاست و هرکجا حس کنم اپ و اطلس جوابگو نبودن میرم سراغ سرچ و از این سایت به اون سایت در جستجوی پیدا کردن شکل هایی که بتونن تصویر ذهنی مناسبی در ذهنم ایجاد کنن.
    در وهله آخر هم بخش های بالینی کتاب اسنل رو بررس میکنم(این یه مورد به زور وقتش پیش میاد ولی واقعا نیازه و بخش اصلی ماجراست حتی)
    اینم بگم که جلسات عملی آناتومی که داخل دانشگاه برگزار می‌شه برای به یاد سپاری اندام های نرم واقعا بدرد بخوره(اگه از قبل یه پیش زمینه داشته باشی و حین کلاس هم خوب حواست جمع باشه)
    سنگر آخر من بعد از نفهمیدم دیگه کشیدنش هست، کمتر برای عضلات و استخوان ها و بیشتر برای اعصاب و شریان‌ها و وریدها. این هم در پی همون سرچ وقتی یه شکل خوب پیدا کردم همون رو سعی میکنم بدون نگاه کردن بکشم و بعد چک میکنم تا اگه اشتباه فاحشی انجام دادم یا کلا قسمتی رو فراموش کردم اصلاح کنم و بعد دوباره بکشم.

    یه دوست خیلی عزیزی دارم که خیلی کمکم کرد برای نحوه خوندن آناتومی و چند تا تکنیک هم ازش یاد گرفتم؛ یکیش اینه که همون تصاویری که حین سرچ پیداشون میکنی و تر وتمیزن و در اکثر مواقع هم شماتیک هستن میگذاری جلو چشمات و سعی میکنی جزئیاتشو و تصویر کلی رو تو ذهنت داشته باشی،بعد چشماتو می‌بندی و سعی می‌کنی اون تصویر رو با نهایت جزئیات به یاد بیاری،دوباره چشماتو باز میکنی و تصویرو نگاه میکنی و یه مقدار شفاف تر تو ذهن خودت بهش شکل میدی و دوباره، کلا سه بار نیازه و نهایت 3،4 دقیقه هرتصویر طول بکشه ولی تاثیرش فوق‌العادست.یه مورد دیگه کشیدن شکل های فانتزی برای درس هایی مثل باکتری یا انگل قارچ هستش که به مراتب حفظیات بیشتری نسبت به دیگر دروس دارن؛ نه که وقت بگذاری آنچنان در حد اینکه فاکتور های اصلی با یه نگاه بیاد تو ذهنت،بعد با همون تکنیک اول که چند بار تصویر رومجسم می‌کردیم یادش می‌گیریم.
    ببخشید یک مقدار طولانی شد ولی حس کردم نیازه.

    آرزوی موفقیت برای پزشکان آینده این مملکت.

  4. سلام
    شاید بجای روش مطالعه باید بگم که من اینجوری بهتر یاد میگیرم ،اما این روش مطالعه من برای اناتومی نیست
    وقتی یه قسمتی را میخونم ترجیحا عکسم ببینم از روی اطلس
    اما یادگیریه جایی شروع میشه که یه نکته بالینی داشته باشه
    یه بیماری ،یه علامت بیماری،یه روش درمان یا جراحی
    و سر جراحیا وقتی حین عمل اون قسمت بدن را میبینم بهتر یادمیگیرم و توی ذهنم میمونه

  5. من اسلاید ها و ویس استاد رو باهم گوش میدم و نگاه میکنم، کنارش اطلس هم همیشه بازه…خوب یاد میگیرم همه چیزو اما حفظ کردنش غیر ممکن به نظر میرسه 🤦🏻‍♀️

  6. آناتومی برای من یکی از درس هایی هست که خیلی سخت باهاش ارتباط میگیرم و خیلی هم زود فراموشش میکنم،برای مطالعه اش هم جزوه رو مطالعه می کنم و هم زمان نکاتی رو که می خونم روی اطلس پیدا می کنم،گاهی اوقات هم که تصور سه بعدی برام سخته از اپلیکیشن های 3D استفاده میکنم،بعضی وقتا نقاشی می کشم،برای چند تا از مباحث هم آناتومی سطحی رو از کتاب halim خوندم که به نظرم کتاب خیلی خوبیه برای آناتومی سطحی.

  7. اطلس رو می‌ذاشتم کنار دستم؛ از روی جزوه یا کتاب می‌خوندم و سریع از روی اطلس تطبیق می‌دادم

    خیلی از جزئیات ریز برام سوال بود و هست که چرا باید خونده بشه
    اما جاهایی که حس می‌کردم این می‌تونه کاربرد بالینی داشته باشه واقعا علاقه‌مند می‌شدم بهش و حتی حفظ کردن جزئیاتش هم راحت‌تر می‌شد.

    غیر از اینها نوروآناتونی با وجود سنگین بودنش جذابیت خیلی خاصی داشت. انگار دنیای ناشناخته آناتومی و پرشکی بود برامون

    در کل تا حدودی درس اذیت‌کننده‌ای بود
    مخصوصا که کاردبردش رو واضح نمی‌دونستیم