از همان ترم یک با آناتومی سر و کار داریم. همان جلسه اول از صفحات آناتومیک گفته میشود و سپس بستگی به کوریکولوم دانشگاه، مبحث مورد نظر تدریس میشود.
پس از یکی دو جلسه درس است که در ذهن همه این پیام شکل میگیرد که آناتومی «حفظی» است و یک مشت اسم و مجاورت را باید حفظ کنیم.
روی جسدها هم که چیزی معلوم نیست.
در نهایت ۴ تا ۵ ترم میگذرد و علت و نتیجه این همه ساختار حفظ کردن و مجاورت یاد گرفتن و جلوتر و عقبتر بودن ساختارها را نخواهیم فهمید.
و بعد چه میشود؟
از ذهن میرود.
آیا واقعاً قرار است اینطور باشد؟ آیا آناتومی با این همه واحد چندان اهمیت ندارد؟
بیشک این طور نیست.
در کارگاه پیش رو قرار است از همین صحبت کنیم.
اینکه اهمیت آناتومی در چیست؟ اینکه بهتر است آن را چطور یاد بگیریم؟
اینکه آناتومی چطور میتواند برای تبدیل شدن به یک پزشک توانمندتر به ما کمک بکند؟
این کارگاه، جمعه، نهم آذرماه ۱۴۰۳، ساعت ۲۱ برگزار خواهد شد.
کارگاه رایگان است؛ اما با ظرفیتی نسبتاً محدود.
برای اینکه استفادهی شما از کارگاه بهتر شود، یک سؤال قبل از ورود به کارگاه در ادامه مینویسیم. اگر میخواهید در کارگاه شرکت کنید، لطفاً جواب سؤال را در کامنتها بنویسید [برای گذاشتن کامنت یا شرکت در کارگاه، نیازی نیست که کاربر ویژه باشید].
فقط لطفاً دقت کنید که ایمیل واردشدهتان در پروفایل مدرسه پزشکی، ایمیل واقعی شما باشد و نام و نام خانوادگیتان به درستی وارد شده باشد.
لینک برای کسانی که کامنت آنها تأیید شود، فرستاده خواهد شد یا اینکه در همین صفحه، فقط برای این افراد، در روز کارگاه، نمایش داده خواهد شد.
سؤال قبل از ثبتنام:
جواب تکراری اشکال ندارد. جواب واقعی مهم است و اینطور میتوانید به خودتان کمک کنید.
روش فعلی شما برای خواندن آناتومی چطور است؟ با این درس چقدر ارتباط برقرار میکنید و به آن علاقه دارید؟
لینک شرکت در کارگاه
لینک کارگاه برای دوستانی که در زیر این نوشته پاسخ خود به سؤال بالا را ثبت کردند، به ایمیلی که با آن در مدرسه پزشکی ثبت نام کردند، فرستاده شد. لطفاً ایمیل خود را بررسی کنید.
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید
تقریبا یه ترمی میشه که کلا جزوه خوندن رو کنار گذاشتم تو این درس
بیشتر تمرکزم روی حافظه تصویریه (خصوصا اطلس های مختلف، رفرنس ، یوتوب و …)
سعی میکنم دور های اول فقط کلیات رو یاد بگیرم
بعد که کمی مبحث رفت جلو
با مطالب بالینی، جنین شناسی/بافت ، فیزیولوژی ترکیب کنم چیزایی رو که خوندم تا تثبیت شه(و در واقع بتونم ذهنمو قانع کنم که چرا باید آناتومی رو بلد باشم )
بعد تثبیت شدن کلیات هم میرم جزییات رو میخونم و آخر سر هم خلاصه نویسی میکنم
ترم ۱ از آناتومی متنفر بودم خصوصا که جسد برام گنگ بود خیلی (اندام داشتیم)، ترم ۲ احساس کردم میتونه بهتر بشه اوضاع و کمی علاقه مند شدم به اناتومی(توراکس داشتیم) الانم که ترم ۳ ام(سروگردن و نورو داریم) و با این روش میرم جلو علاقم خیلی بیشتر شده به اناتومی
سلام وقت بخیر
من چون ترم اولم هنوز روش خاصی برای خواندن آناتومی ندارم و فعلا مطالب رو از جزوه های آموزشی میخونم و از اون جایی که این درس بیشتر کاربردیه و با بالین ارتباط بیشتری داره به اون علاقه زیادی دارم.
من حتما باید انیمیشن سه بعدی از استخوان و عضله ها در زاویه های مختلف ببینم تا بتونم تا حدی درک کنم که دقیقا چه اتفاقی میوفته وقتی عضله ای منقبض میشه . تصاویر کتاب ها بدلیل سه بعدی نبودن برام تا حد زیادی غیر قابل درکه .
از یوتوب هم استفاده میکنم و فیلم های آموزشی رو میبینم تا بیشتر با اصطلاحات آناتومی با تلفظ درست آشنا بشم نه صرفا تلفظ فارسی شده ای که اساتید دارن .
درس رو دوست دارم اول بخاطر اینکه دید ماکروسکوپی رو دوست دارم . دروسی مثل بافت شناسی که میکروسکوپیک هستند در عین جذابیت فراوانشون بدلیل ناشناخته بودن ، باز هم در مقایسه با آناتومی برام دلنشین نیستن . درسی که نگاه وسیع تری نیاز داشته باشه برام دوست داشتنی تر هستنش .
اما واقعا برام سواله که چقدر از این همه مطلب به دردم خواهد خورد ؟ آیا اصلا باید بدرد بخوره تا بخونم ؟ یا صرفا چون یه بخشی از علم پزشکی هست باید خونده بشه حتی اگر کاربرد نداره ؟
همزمانی که متن جزوه یا رفرنس رو میخوانم با اطلس اناتومی سه بعدی هم قسمت های گفته شده رو تطبیق می دهم و برای بعضی قسمت ها خلاصه تهیه می کنم. در کل درس جذابی است ولی گاهی حفظ کردن جزییات بیش از حد خیلی خسته کننده می شود.
سلام وقتتون بخیر
من ورودی نیم سال دوم هستم وتجربه ام در حد ۴ جلسه ای است که پیش خوانی کردم ( ۱-فیلم تدریس استاد از ورودی سال قبل ۲- جزوه جلسه و کنار تصاویر اطلس و گری میخونم ۳-بعد از چند بار خواندن یکسری دسته بندی و نمودار بنویسم )
علاقمند ام که کارگاه رو شرکت کنم و دیدگاه درست و بهتری در رابطه با آناتومی داشته باشم .
آناتومی رو دوست دارم، همیشه همون درسی بوده که در تصوراتم به عنوان دانشجوی پزشکی بودن در صدر لیست قرار داشته، اما وقتی در دنیای واقعی باهاش روبرو شدم اندکی قلبمو شکوند چون واقعا حفظ کردن و یادگرفتن اون همه اسمای سخت دشواره. :))))
در حال حاضر روش مطالعهام به این صورته که از روی جزوه استاد میخونم و اطلس یا گوگل هم کنار دستمه و توضیحاتو با عکس مطابقت میدم،
برای بعضی قسمتا هم نمودار یا شکل میکشم.
سلام روش فعلی بنده به این صورت که شکلها را نگاه میکنم و تلاش میکنم با تکرار، قسمتهای مختلف را یاد بگیرم. بعضی ها را نیز نقاشی میکنم.
این درس را در صورتی که یاد بگیرم خیلی دوست دارم اما سختی حفظ کردن آن بعضی اوقات اعصابخوردکن میشود.
تا حدودی حفظ کردن به اناتومی علاقه دارم اما هنوز نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم
من فعلا ورودی هستم و به دانشگاه نرفته ام. از این جهت هنوز تجربه کلاس ها را نداشته ام. اما احترامم برای تجربه و درس آناتومی پابرجا است. همچنین با دیدگاه آنچه لازم دارم به این درس نگاه میکنم. به امید خدا.
چون حافظه دیداری و شنیداریم بهتر از باقی روش های درس خوندنمه، سعی میکنم تدریس استاد رو سر کلاس تا حد ممکن گوش بدم و هرچی میتونم ازش یادم بمونه. اینجوری بعد که خودم میرم سراغ کتاب هرجا رو که یادم باشه حس خوبی بهم میده و انگاری تشویقم میکنه که بخونم. با اینکه اطلس سه بعدی واضح تره ولی اول دوست دارم همراه متن کتاب از رو نتر شکل ها رو بخونم چون نامگذاری ها و وضوحش برام بهتر از اطلس سه بعدیه. بعد اگر جایی ارتباطی رو نفهمیدم، میرم سروقت اطلس سه بعدی. برعکس درسایی مثل باکتری تقریبا هیچ چیزی از آناتومی رو نمیتونم حفظ کنم و فقط با چند بار خوندن و فهمیدن و سر در آوردن ازش میتونم یادش بگیرم.
تقریبا بین درسای پزشکی که تا الان خوندم از همه بیشتر دوسش دارم ولی خب چون خیلی طول میدم تا بخونمش و همش دارم تو اطلس و کتاب میدوم، بعضی وقتا همه مطالبو نمیتونم درست بخونم و حس بدی میگیرم.
ولی بازم دوسش دارم:)