بیشترین اتم بدن ما را هیدروژن تشکیل میدهد. اما آن را نباید با یون هیدروژن اشتباه بگیریم که غلظتش در مایع خارج سلولی، فقط و فقط ۴۰ نانومول/لیتر است.
برای درک کوچکیاش، آن را با غلظت یون پتاسیم مقایسه بکنیم که ۴ میلیمول/لیتر است.
یک میلیون برابر تفاوت دارند.
اما همین غلظت اندک آنقدر اهمیت دارد که برای حفظ یون هیدروژن در یک محدودهی کوچک ۳۵ تا ۴۵ نانومول/لیتر، تعداد قابل توجهی مکانیسم دفاعی وجود دارد.
کارگاه اسید و باز در این مورد است.
قرار است قسمتی از فصل اسید و باز کتاب اصول طب داخلی هریسون را با همدیگر خوانده و جلو برویم.
هم تمرین تکستخوانی میشود و هم این مبحث سنگین و دشوار را مرور میکنیم.
کارگاه در خرداد ماه برگزار میشود و شرکت در آن رایگان است.
برای شرکت کردن کافی است صرفاً تمرین این درس را حل کرده و در هفتههای آتی به این درس سر بزنید که لینک را مشاهده بکنید.
دقت کنید لینک صرفاً برای کسی قابل مشاهده است که تمرین را حل کرده باشد. برای حل تمرین نیز، نیازی به عضو ویژه بودن نیست.
تمرین ورود به کارگاه
سختترین قسمت مبحث اسید و باز برای شما کجاست؟ چه کاری برای اینکه آن قسمت را متوجه بشوید، انجام دادهاید؟ نتیجه چطور بود؟
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید





سلام و وقت بخیر
به شخصه مطالعه ی بخصوصی در این زمینه نداشتم اما برام سوالاتی بوجود آمده؛ چرا یون ها این ویژگی هارو اختصاصا دارند؟چرا سدیم آب زیادی رو با خودش همراه میکنه؟چرا این قضیه برای منیزیم کمتره؟چرا قلب تصمیم گرفت برای استراحت از پتاسیم استفاده کنه و برای انقباض از کلسیم و سدیم؟چرا فعال سازی خیلی از مسیر های متابولیکی با کلسیم آغاز میشه؟چرا توزیع یون ها در بدن اینجوریه چرا انقدر بدن به یون هیدروژن حساسه؟چرا تجویز برخی دیورتیک ها علی رغم دفع یون با بالابردن غلظتشون برای مریضی که مثلا هایپو ناترمی داره مفیده؟چطور هر بخش نفرون برای مولکول های خاصی اختصاصی شده و فایده اش چه بوده؟
برای رفع ابهام از اطلاعات پراکنده ی هوش مصنوعی استفاده کردم اما واضحه که از جریان کلی این مبحث چیز خاصی عایدم نشده
برای من سخت ترین قسمتش این بود که مواردی که باعث اختلالات اسید و باز میشم خیلی زیادن و راهی که پیدا کردم این بود که فیزیوپاتولوژی این موارد رو کامل بخونم که با درک مسیرهاشون و چرایی ایجادشون تونستم خوب متوجه این قسمت بشم
سلام. حقیقتش من این مبحث برام چندان سخت نبود ولی دلیلش رو involve نبودن کافی خودم میدونم نه تسلطم.
سختترین قسمت اسید-باز برای من نوع اسیدوز براساس آنیونگپ، محاسبۀ جبران و تشخیص افتراقیهای اون بود. این فصل داخل کتاب هریسون جدولها و فرمولهای زیادی داشت که برای خوندن در مقطع فیزیوپاتولوژی واقعاً عذابآور بود.
اما مرور تو فاصلههای مختلف باعث شد درک مبحث برام راحتتر بشه.
سلام
مبحث آنیون گپ ادرار و خون و تفسیرش
که البته با مطلب رو خوندن و احیانا فیلم آموزشی، و بعد چند تا مثال جا افتاد واسم
مسائل ساده قابل حله
ولی از جایی که وارد مسائل انیون گپ و تشخیص افتراقی هایی مثل RTA میشه فهمشون سخت میشه
برای اسید و باز و آب و الکترولیت بیشتر از هر مبحثی در داخلی وقت گذاشتم. اینقدر که مجدد پس از پایان پزشکی عمومی و پیش از شروع مقطع رزیدنسی داخلی، تکست فیزیولوژی گایتون مبحث کلیه رو از اول تا آخر مطالعه کردم و سعی کردم یافتههای بالینی خودم رو یکپارچهتر و طبقهبندی کنم. پیش از این، دوره نفرولوژی مدرسه پزشکی رو شرکت کرده بودم و این مبحث رو با دید بازتری یاد گرفتم.
ولی در حال حاضر ارتباط و تفسیر پارامترهای VBG و ABG در بالین و بخصوص بیماران Critically ill برام چالشه. من کم دیدم ABG گرفته شه و غالبا VBG رو بجای ABG تفسیر میکنیم. ضمن اینکه “کلر” چیزی نیست که بصورت روتین در مشهد چک بشه و در حساب کردن آنیونگپ دستم بستهست.
با سلام، درک این موضوع که اختلال اسید و باز ساده داریم یا پیچیده، جبران شده هست یا نه، همیشه با اینگونه سوالات مشکل دارم بخصوص در امتحانات دانشگاهی، کتابهای گایدلاین دکتر احمدی و چندتایی فیلم هم کمکم نکرد، نحوه برخورد با سوالات و حل مسائل اسید و باز هنوز برام جا نیوفتاده و بیشتر اوقات با شک به این سوالات پاسخ میدم
سختترین بخش، همزمانی چند اختلال بود. چند ویدیو از یوتیوب دیدم. نتیجه بهتر شد اما هنوز کامل متوجه نشدم.
مسائل رو میتونم حل کنم اما مفهوم اصلی رو احساس میکنم اصلا بلد نیستم