این عنوان ممکن است آنقدر ادعای بزرگی باشد که مجابمان بکند وقتی آن را میبینیم، صفحه را ببندیم و آن نوشته را کنار بگذاریم.
مگر اتفاقاتی که در کشیک میتواند بیفتد، یکی دو تا است؟ اگر اینگونه بود که همه میتوانستند هر جایی کشیک بدهند.
کاملاً درست میگویید. آن «البته که حداقلی» که بین دو خط تیره خودش را نشان میدهد، به همین خاطر است.
فقط کافی است پای خاطرات چند دانشجو یا پزشک بنشینید که ببینید این اتفاقات داخل کشیک تمامی ندارند.
به همین خاطر با اطمینان میتوانیم بگوییم هیچوقت، هیچکجا، هیچکسی با آمادگی کامل نمیتواند برای هیچ کشیکی برود.
اما میتوان آمادگیهای حداقلی را داشت.
آمادگی حداقلی ترکیبی از مسئولیتپذیری و توانمندی است. مسئولیتپذیری در جایگاه یک درمانگر و توانمندی در حل اتفاقات و مشکلات شایع در کنار مدیریت استرس خود و بجا مدارا کردن.
آمادگی حداقلی اصلاً به معنای تسلط کامل نیست؛ بلکه به معنای بلد بودن شروع کار در موقعیتهای رایج است.
آمادگی حداقلی یعنی اینکه کسی از ما انتظار ندارد همهٔ جوابها را بلد باشیم؛ اما باید بلد باشیم چهطور و از کجا پاسخ را پیدا کنیم و کجا درخواست کمک بکنیم.
مثلاً مهم است که مسئولیت داشته باشیم تا برای پیگیری کار یک بیمار تماسهای متعدد بگیریم و همه میدانیم این چه کار عذابآوری است.
مثلاً مدیریت درد یک توانمندی مهم است. چه اینترن/رزیدنت زنان و زایمان باشید و چه چشمپزشکی، درصد قابل توجهی از بیماران درد دارند و باید بتوانیم این درد را تسکین بدهیم.
مثلاً بتوانیم در هنگام واکنش دارویی چه کار بکنیم. بتوانیم یک CPR موفق داشته باشیم و …
این نقشهٔ راه به این خاطر است.
در بخشی از آن به پرورش مسئولیتپذیری، تمرین مدارا و مدیریت استرس خود میپردازیم. در بخشی دیگر نیز توانمندیهای تشخیصی و درمانی را مرور میکنیم.
این توانمندیها را در سه سطح بررسی میکنیم:
- Emergent: یعنی آن لحظه فرصتی نیست که یاد بگیریم. باید کاملاً در حافظهٔ ما وجود داشته باشند و آمادهٔ بهکارگیری.
- Urgent: در حد دقیقه تا ساعت فرصت برای این یادگیری هست. اصول اولیه را باید بدانیم. کلیات را نیز همینطور. برای جزئیات اگر بدانیم از کجا، میتوانیم به آن مراجعه بکنیم. دقت کنید که فرصت داشتن، لزوماً به این معنا نیست که حیات بیمار در خطر بوده؛ بلکه از جنس درک منابع است.
- Important but Non-Urgent: مهم هستند؛ ولی فوری نه. دانستن اصول اولیه کافی است و میتوان برای تکمیل کردنش به منابعی که میدانیم مراجعه بکنیم.
مثلاً برای دوز اپینفرین یا آمیودارون یا نحوه شوک دادن در هنگام CPR که نباید تازه آن زمان به سراغ مداسکیپ برویم. ثانیهها مهم هستند. این از نوع Emergent هست.
در مورد Urgent میتوانیم دوز بسیاری از داروها را مثال بزنیم. ما که نمیتوانیم پرستارمان را پنج ساعت منتظر اردر بگذاریم تا دوز آمپیسیلین-سولباکتام را بگوییم.
شما به این محتوا دسترسی ندارید
برای مشاهده وارد سایت شوید
تجربهٔ شما
چه موارد دیگری به ذهن شما میرسد که در این دسته بگنجد؟
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید





امروز اولین روز هفته آخر(چهارم) استاژِ روتیشن طباورژانس-بیهوشیم بود.
در اتاق عمل، استاد بیهوشیمون یک سناریوی اورژانسی به ظاهر ساده پرسید:
آقای میانسالی میاد اورژانس پیش شما، همه چیزش نرماله( نوار و بالین و معاینه) فقط برادی کارد/ تاکیکارده! چه اقداماتی به ترتیب انجام میدید ( به پرستار بخشتون اوردرش رو میدید) و چرا؟
راستش علیرغمِ چیزهایی که قبلا در فیزیوپاتو و استاژری بخش قلب خونده بودم؛ کارگاه هایی که برای احیا قلبی ریوی پایه (BLS) و پیشرفته (ACLS) شرکت کرده بودم، کلاس های تئوری که بارها درباره اصول اولیه منیج بیمار بدحال گذاشته بودن و نکته ها و کیس های پراکنده ای که از شرایط اورژانسی و Emergent به گوشم خورده بود.
برای چند لحظه واقعا ذهنم مثل یک صفحهی سفید و خالی شده بود!
من هم تعریف برادی کاردی و تاکی کاردی رو بلد بودم و هم میدونستم گاهی در چه شرایطی هر کدوم ممکنه ایجاد بشن
اما اینکه حالا به هر حال با تابلوی بیمار باید چه اقدام هایی انجام بدم تا به بیمار اپروچ کنم رو نه!
نقصِ دانسته هام یا شاید ضعفم در به هم وصل کردین دانسته هایِ موجودم عینا خودش رو در شرایط پر التهاب اورژانسی بهم نشون داده بود.
فهمیدم چارچوب ها و الگوریتم ها و اپروچ های پله به پله که در گایدلاین ها ( مثلا AHA) دائما منتشر و به روز میشه چقدر جایگاه مهم و ارزشمند و آسوده کننده ای در لحظه هایِ حساس داره.
جایی که باید اتفاقا به نقل از سیستم های دنیل کانمن ، با سیستم یک تصمیم گرفت. نه سیستم دو!
جایی که باید حتما از قبل یک زیربنا و سازه ی اولیه از دانسته ها داشته باشی و از قبل ساخته باشی…
لیست بسیار جالبی هست که میتونه واسه هدف گذاری برای یادگیری بکار برده بشه
ایده خیلی عالی و مفیدیه ، حتما دنبال میکنیم
به قول دوست مون تشخیص یه سری موارد خیلی اورژانسی رو هم اگه توی این لیست وارد بشه عالی تر میشه!
ممنون. لطفا شناسایی موارد اورژانس رادیولوژی مثل کوارتیکیشن آئورت از روی گرافی و اپاندیسیت و تورشن تخمدان از روی سی تی هم کار کنید چون خیلی هامون جی پی هستیم و سونوگرافی بلد نیستیم و الگریتم های درد شکم حاد همشون طبق sono on bed طراحی شده که خوب نمیشه خصوصا اگه ساعتی مراجعه کرده که سونوگرافی نداریم ولی سی تی اسکن اکثر جاها در دسترس هست.