هیچ‌گاه به صحبت‌های ضبط‌شده‌ی‌ خود با یک بیمار گوش داده‌اید؟ فرض کنید صحبت ضبط‌شده‌ی خود با یک بیمار را در اختیار دارید. به نظرتان سؤال‌هایتان چگونه است؟

مثلاً می‌پرسید که دردتان شما را شب از خواب بیدار می‌کند یا می‌پرسید که دردتان چگونه است؟ سؤال اول یک سؤال بسته و سؤال دوم یک سؤال باز است.

این دو شکل سؤال مکمل یکدیگرند و نباید این تصور را داشته باشیم که صرفاً سؤال‌های باز مناسب هستند؛ بلکه هنر ما این است که بدانیم چه زمانی سؤال باز و چه زمانی سؤال بسته بپرسیم. 

سؤالات باز فرد را تشویق می‌کنند تا پاسخ‌های کامل بدهد و مشکل را با کلمات خودش توضیح دهد. این سؤالات اغلب با “چگونه”، “چه” یا “چرا” شروع می‌شوند، اما می‌توانند به صورت سؤالات غیرمستقیم نیز مطرح شوند (مثلاً با گفتن بیشتر درباره آن مشکل برای من بگو/توضیح بده).

سؤالات باز به‌ویژه برای شناسایی تمامی مشکلات بیمار، مفید هستند.

سؤالات بسته گستردگی پاسخ‌ها را محدود می‌کنند. برای مثال، عمدتاً پاسخ‌های سادهٔ «بله» یا «خیر» دارند (مثلاً آیا درد شما را در شب بیدار می‌کند؟).

سؤالات بسته زمانی مفید هستند که بخواهیم روی جنبه‌های خاصی تمرکز کنیم، مثلاً هنگام مشخص کردن جزئیات. 

در مورد این‌که روی کدام یک بیشتر تمرکز بکنیم، باید وابسته به هر بیمار تصمیم گرفت. مثلاً ممکن است اگر در مورد درد شکم می‌پرسیم، شاید بیمار واقعاً نداند که این درد اگر با خم شدن بهتر یا بدتر می‌شود، مهم است و به آن اشاره نکند و لازم باشد چنین سؤال مشخصی بپرسیم.

ایراد اصلی‌شان را هم حتماً حدس می‌زنید. ممکن است اطلاعات مهمی را از دست بدهید، زیرا فقط اطلاعاتی درباره جنبه‌هایی که به‌طور خاص درباره آن‌ها سؤال می‌کنید، به دست می‌آورید.

همان‌طور که در کتاب مهارت‌های ارتباط بالینی لوید پیشنهاد می‌شود، بهتر است پس از ذکر اولین شکایت، در همان وهله‌ی اول، پرسیدن سؤال‌های بسته را آغاز نکنیم. این کار می‌تواند باعث شود بخش بزرگی از ویزیت صرف بخش کوچکی از مشکل شود.

اولین علامت ممکن است تنها مشکل یا مهم‌ترین مشکلی که فرد برای بحث درباره آن آمده، نباشد. گاهی اوقات افراد به تدریج به مشکلی که بیشترین نگرانی را برایشان ایجاد کرده است، اشاره می‌کنند.

نباید فراموش بکنیم که حتی گاهی اوقات هنگام خداحافظی و پایان ویزیت است که مشکل مهمی را می‌گویند. این پدیده در روان‌درمانی اسم جالبی دارد و به آن doorknob confession گفته می‌شود. یعنی در لحظات پایانی و هنگام خداحافظی – زمانی که فرد دستش به دستگیره‌ی در اتاق است که بیرون برود – اطلاعاتی حیاتی و مهم را بیان می‌کند.

دو مثال زیر به درک بهتر روش سؤال پرسیدن کمک می‌کنند:

آقای سعیدی یک حسابدار ۴۷ ساله است. او پس از تجربه یک حمله درد قفسه سینه به بخش اورژانس مراجعه می‌کند. ابتدا توسط دکتر زمانی ویزیت می‌شود:

  • دکتر زمانی: در پرونده شما می‌بینم که درد قفسه سینه داشته‌اید. آیا هنوز هم درد دارید؟
  • آقای سعیدی: خیر، الان نه.
  • دکتر زمانی: آیا درد مبهم بود یا انگار یک چیز فشار می‌داد؟
  • آقای سعیدی: به نظرم یک درد خیلی مبهم بود.
  • دکتر زمانی: آیا به سمت بازوی شما تیر کشید؟
  • آقای سعیدی: خیر، فکر نمی‌کنم.
  • دکتر زمانی: آیا با ورزش شروع شد؟
  • آقای سعیدی: خیر.

سپس آقای سعیدی توسط دکتر قادری ویزیت می‌شود:

  • دکتر قادری: متوجه شدم که در قفسهٔ سینهٔ خود درد داشته‌اید. می‌توانید بیشتر درباره آن به من بگویید؟
  • آقای سعیدی: وقتی پشت میزم نشسته بودم شروع شد. یک درد مبهم عجیب بود که در وسط قفسه سینه‌ام باقی ماند. اخیراً چند بار این درد را داشته‌ام.
  • دکتر قادری: چند بار؟
  • آقای سعیدی: بله، سه یا چهار بار در طول ماه گذشته یا همین حدود. سر کار خیلی مشغول بوده‌ام و به نظر می‌رسد این درد معمولاً اواخر روز شروع می‌شود.

سبک‌های پرس‌وجو این دو پزشک را از نظر کارایی در جمع‌آوری اطلاعات درباره مشکل آقای سعیدی مقایسه کنید. این مسئله‌ای است که در مورد دو شکل سؤال پرسیدن، باید مد نظر داشته باشیم.

توصیه می‌شود که بهتر است مخلوطی از سؤال‌های باز و بسته را در طول یک ویزیت داشته باشیم. معمولاً بهتر است از سؤالات باز به سمت به سؤالات بسته حرکت بکنیم.

به این روش، open to closed question cone (مخروط سؤال باز به سؤال بسته) یا تکنیک قیف می‌گویند.

البته که نحوه سؤال پرسیدن، به موقعیت بالینی نیز بستگی دارد.

مثلاً وقتی کسی با دست شکسته بعد از تصادف می‌آید، پزشک ممکن است سریعاً به سراغ چند سؤال بسته برود.

هم‌چنین صحبت از مسائل حساس و شرم‌آور نیز با سؤال‌های بسته راحت‌تر است.

مثلاً در فصل عفونت منتقله از راه جنسی در کتاب اصول طب داخلی هاریسون (ویرایش بیست و یکم)، پرسشنامه‌ای با عنوان Eleven-Question STD/HIV Risk Assessment مطرح شده که دقیقاً یازده سؤال بسته دارد و صحبت کردن از این موضوع را برای بیماران راحت‌تر می‌کند.

تجربه شما

آخرین گفتگوهای خود با بیمار را به یاد بیاورید. سؤال‌های شما به کدام سبک نزدیک‌تر بود؟


ترتیبی که مدرسه‌ پزشکی برای مطالعه‌ی مجموعه درس‌ «مهارت ارتباطی» پیشنهاد می‌دهد، به صورت زیر است:

دیدگاه‌ خود را بنویسید

برای نوشتن دیدگاه باید وارد شوید.