قرن بیستم، قرن بیداد سفلیس بود. آنقدر شایع و مهم شد که ویلیام اُسلر، پدر طب مدرن، در هنگام پایان قرن بیستم گفت: آنکه سفلیس را بداند، پزشکی را [نیز] میداند (+).
چرا اسلر این را گفت؟ میدانیم که سفلیس یکی از آن بیماریهایی بود که افتخار این را داشت که لقب مقلد بزرگ (The Great Masquerader یا The Great Imitator) را بگیرد. آنقدر علامتهای مختلف و شکلهای مختلف از خود نشان میداد که فرد برای مدیریت این بیماری نیاز به دانش وسیعی داشت.
در مورد اهمیت این بیماری در آن دوران ذکر همین نکته کافی است که آن زمان، یک فوق تخصص به اسم سفلیسشناسی یا Syphilology شکل گرفته بود.
امروزه، دیگر آن را چندان جدی تلقی نمیکنیم. با همان پنیسلینی که دههها پیش کشف کردیم، هنوز میتوانیم آن را از بین ببریم. اما به نظر میآید که شیوع آن در حال افزایش است و دوباره بهتر است این بیماری مهم را دقیقتر بشناسیم.
اما بیماریهای دیگری است که جا در پای سفلیس گذاشتهاند.
این سالها، شاید بشود گفت که:
آن که HIV/AIDS را بداند، پزشکی را میداند.
چه بیماری دیگری به نظرتان میرسد که میشود این جمله را در موردش گفت؟
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید
چه قشنگ بود،امیر محمد تو یکی از ادمایی هستی که با نوشته هات درس خواندن را یاد گرفتم ممنونم ازت.
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید