در پزشکی و خصوصاً در تشخیص بیماریهای روماتولوژی، بسیار در مورد معیارها (کرایتریا) میخوانیم و از آنها استفاده میکنیم.
بارها نیز در راندهای بالینی میشنویم که کرایتریای فلان بیماری چیست؟ هر گاه پرسشها به سر برسند، همیشه این سؤال را میتوان پرسید. سؤال محبوبی بین اتندهاست.
در ادامه به مفهوم کرایتریا خواهیم پرداخت. کرایتریا (criteria)، جمعِ کلمهی criterion است. میتوانیم معیار را به عنوان معادلش در نظر بگیریم.
در درس قبلی در مورد بیماری لوپوس گفتیم که اولین کرایتریای طبقهبندی آن در سال ۱۹۷۱ معرفی شد.
و تأکید کردیم که عمدهی این معیارهای تشخیصی، کرایتریا طبقهبندی (classification criteria) هستند، و نه کرایتریا تشخیصی (diagnostic criteria)! این دو تفاوتهای مهم و کلیدی دارند که توجه به آن بسیار ضروری است.
کرایتریاهای معرفی شده، برای تشخیص نیستند. البته میتوان در تشخیص از آن بهره برد، اما کاربرد اصلی آنها چیز دیگری است.
اما معیارهای طبقهبندی یا کرایتریای طبقهبندی چیست؟
در پزشکی دو نوع کرایتریا داریم: طبقهبندی و تشخیصی.
کرایتریا طبقهبندی یک تعریف استاندارد از بیماری محسوب میشود و برای زمانی است که میخواهیم بیمارانی را وارد یک کارآزمایی بالینی یا مطالعات کوهورت کنیم.
و برای این هدف معیارهایی تعیین میکنیم و بر اساس آن میگوییم بیمار معیارهای لازم برای ورود به مطالعه را دارد.
پس زمانی که مثلاً میخواهیم افراد مبتلا به لوپوس را وارد مطالعهای کنیم، باید مطمئن باشیم که بیمار لوپوس دارد، معیارهایی را برای ورود به مطالعه بگذاریم که سختگیرانهتر باشد یا به عبارتی اختصاصیت (specificity) بالایی داشته باشد.
در اینجا دغدغهی ما این نیست که همه بیمارانی که لوپوس دارند وارد مطالعه شوند، بلکه فقط آنهایی وارد مطالعه شوند که یکسری ویژگیهای مشترک کلیدی دارند که بتوان مطالعه را بهتر انجام داد.
پس اختصاصیت را به قیمت از دست دادن حساسیت (sensitivity) بالا میبریم.
برای همین این کرایتریاها برای تشخیص نیستند، بلکه برای طبقهبندیاند. برای این هستند که بتوان یافتههای مطالعات مختلف را با یکدیگر مقایسه کرد.
در مقابل، کرایتریا تشخیصی باید اینقدر وسیع باشد که همهی ابعاد و تظاهرات متنوع بیماری را در بر بگیرد، تا آنجا که میتواند افرادی که این بیماری را دارند تشخیص دهد. در واقع باید حساسیت بالایی داشته باشد. به همین جهت، توسعه و ایجاد کرایتریاهای تشخیصی، چالش بسیار بزرگی محسوب میشود.
یکی از شناختهشدهترین کرایتریای تشخیصی، مربوط به DSM و تشخیص بیماریهای اعصاب و روان است، که تلاشی برای یکسانسازی تعاریفی بود که کمتر در موردشان توافق وجود داشت.
برعکس در رشتهی روماتولوژی، کرایتریا تشخیصی معتبر برای تشخیص بیماریها، انگشتشمار است و پزشکان عمدتاً با ترکیب علائم و نشانههایی که بیمار گزارش میکند، تستهای آزمایشگاهی در دسترس و علم به اپیدمیولوژی منطقه جغرافیایی محل طبابت، بیماری را تشخیص میدهند.
پس اینکه بیماری را در کلینیک میبینیم که معیارهای کرایتریا طبقهبندی را پر نمیکند، به این معنا نیست که مبتلا به لوپوس نیست. تشخیص لوپوس با کرایتریای طبقهبندی نیست!
آیا از بین اینهمه کرایتریا طبقهبندی متعددی که برای لوپوس معرفی شده است، در باب دقت آنها در تشخیص هم مطالعهای انجام شده است؟ بله.
از بین همهی کرایتریاهای طبقهبندی معرفی شده، کرایتریا SLICC (systemic lupus international collaborating clinics) که در سال ۲۰۱۲ معرفی شد، با اینکه کرایتریا طبقهبندی است، میتواند برای تشخیص هم به کار رود. دلیل اینکه کرایتریا SLICC برای تشخیص هم به کار میرود، حساسیت بالای نسبی آن است.
کرایتریا SLICC به شرح زیر است:
البته توضیح و تعریف هرکدام از این معیارها خود به نوشتههای جداگانهای نیاز دارد و بحث فعلی ما نیست و فقط جهت معرفی این کرایتریا را در اینجا آوردهایم.
به دلیل راحت بودن استفاده از کرایتریای طبقهبندی، معمولاً در بالین و برای تشخیص هم به کار میروند. اما کاربرد آنها مساوی با این نیست که همهی افراد مبتلا به لوپوس، در این معیارها میگنجند.
پس این تصور که برای تشخیص لوپوس، فرد باید کرایتریای فوق را پر کند، باوری غلط است.
همچنین دقت کنیم که یک مورد بسیار مهم و کلیدی در استفاده از کرایتریا، عامل زمان است. این معیارها اصطلاحاً historical و cumulative هستند. با مثال این موضوع را بهتر درک میکنید.
فرض کنید خانمی ۲۵ ساله به صورت اتفاقی در آزمایشش ترومبوسایتوپنی در حد ۸۰ هزار پلاکت در هر میکرولیتر دارد که الان تشخیص ترومبوسایتوپنی ایمیون برایش گذاشته شده و تحت نظر گرفته شده است. چون عدد پلاکت قابل قبول بوده، فرد نیازی به درمان هم ندارد. در بررسیهای بعدی پلاکت به حد نزدیک نرمال برگشته است.
بعد از گذشت چهار سال او دچار ضایعات پوستی و زخمهای دهانی شده است.
در محاسبه کرایتریا طبقهبندی، امتیاز معیار ترومبوسایتوپنی ۴ سال قبل و ضایعات پوستی و زخم دهانی فعلی با یکدیگر جمع میشوند.
پس معیارهای تشخیصی ممکن است در طول زمان جمع شوند.
سختی دیگر استفاده از کرایتریا این است که در مقایسه با گذشته، مردم اکنون سریعتر و آسانتر به پزشک مراجعه میکنند و احتمال اینکه در زمان مراجعه کرایتریا به صورت کامل پر نشود، بسیار بالاست.
به بیان دیگر، ما امروزه شکل تکستبوکی بیماریها را کمتر میبینیم. بلکه بیمارانی داریم که با همان اولین علامتها مراجعه میکنند و این کار تشخیصی را سختتر نیز میکند.
ترتیبی که مدرسه پزشکی برای مطالعهی مجموعه درس «روماتولوژی و آزمایشگاه» پیشنهاد میدهد، به صورت زیر است:
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید