یکی دیگر از جملاتی که هنگام تشخیص گذاشتن یا انتخاب داروها، بارها به دانشجوهای پزشکی گفته میشود، این است که «سیستمی فکر کنید».
آنقدر این کلمهی سیستم را شنیدهایم که شاید دانشجویی شرم داشته باشد که بپرسد سیستم چیست؟ سیستمی فکر کردن یعنی چه؟ تفکر سیستمی در پزشکی چگونه است؟
وقتی در لیست توانمندیهای مرکزی (Core Competencies) یک پزشک، طبابت مبتنی بر سیستمها (systems-based practice) را میبینیم، منظور چیست؟ این سیستم با سیستمی فکر کردن در هنگام تشخیص یکی است؟ هر دو به یک سیستم اشاره میکنند؟
تعریف سیستم آنقدر نکات ظریفی دارد که خود میتواند یک تز دکترا و حتی فراتر باشد. پرداختن به آن در چارچوب این نوشته و اهداف مدرسه پزشکی نمیگنجد.
در حد مورد نیاز ما، میتوانیم سیستم را اینگونه تعریف کنیم:
سیستم، مجموعهای از عناصر بوده که با هم ارتباط دارند و بر هم اثر میگذارند و برای رسیدن به هدف سیستم، با هم تعامل میکنند؛ حاصل تعامل این اجزاء، فراتر از مجموع عملکرد تک تک آنها است (+).
بدن انسان یک سیستم است. سیستمی که از تعداد بیشماری خردهسیستم (subsystem) تشکیل شده است. از سطوح سلولی و مولکولی تا سطوح کلانتر.
نگاه سیستمی در پزشکی وقتی شکل گرفت که متوجه شدیم نگاه تقلیلگرا برای درک بیماریهای انسان کافی نیست.
مثلاً حتما شنیدهاید که ریسک بیماریهای قلبی و عروقی در خانمهای سن باروری کمتر از آقایان همسن آنهاست. این کاهش ریسک را به هورمونهای جنسی ربط میدهند.
پس آیا اگر به یک خانم پس از یائسگی هورمونهای جنسی را بدهیم، ریسک بیماری قلبی و عروقیاش کم میشود؟
این کار را کردند و نتیجه برعکس شد.
داستان کشف کورتون و نتایج آن و عواقب تجویز زیادش را هم که قبلاً در مدرسه پزشکی نوشتهایم، مثال دیگری میتوانیم در نظر بگیریم.
آن مثال معروف را نیز حتماً شنیدهاید که اگر یک گاو را نصف کنیم، دو گوساله نخواهیم داشت.
اینگونه خرد کردن مسائل جواب نمیدهد. اگر قسمتی از خودروی من فرسوده شود، با جایگزین کردن آن میتوانم درستش کنم و دوباره خودرو راه بیفتد. اما این نگاه برای بدن انسان پاسخگو نیست.
همینجا تأکید کنیم که بحث سیستم فقط در مورد تشخیص بیماری و تجویز دارو و … نیست. بلکه سطوح دیگر را نیز شامل میشود. حداقل چهار کلانسیستم میتوان در سیستم سلامت تعریف کرد:
- بیمار
- تیم مراقبت
- سازمانی که در آن مراقبت داده میشود
- محیط (رگولاتوری، بازار و سیاست)
چهار کلانسیستم فوق با هم ارتباط دارند و بر یکدیگر اثر میگذارند و برای طبابت مبتنی بر سیستم سلامت به درک چهار سیستم فوق نیاز داریم (+).
بیمارستان یک سیستم است. بازار داروها و تجهیزات پزشکی و … نیز همینطور.
سیستمی که باید آن را درک کنیم. ما در این سیستم تنها نیستیم. یکنفره طبابت نمیکنیم. نمیتوانیم بگوییم به من ربطی ندارد و کار من فقط تشخیص دادن و تجویز دارو است. این نگاه، سیستمی نیست.
داشتن نگاه و تفکر سیستمی، برای درک این سیستمها به ما کمک میکند. منظور از تفکر سیستمی، توانایی آنالیز و تحلیل یک سیستم به شکل فوق، یعنی به شکل یک کل (در برابر نگاه تقلیلگرا)، است.
به خاطر اهمیت طبابت مبتنی بر سیستم سلامت، صاحبنظران بر اهمیت وجود تفکر سیستمی در کوریکولومهای پزشکی تأکید کردهاند (+).
موضوعی که جای خالی آن به شدت حس میشود.
اگر میخواهید سیستم را به خوبی بفهمید و نگاه سیستمی را در خود تقویت کنید، یکی از بهترین کارها برای شروع، گوش دادن به صحبتهای محمدرضا شعبانعلی (حدود ۶ ساعت) در مورد سیستم و مفهوم تفکر سیستمی است. درک سیستم، بیشک نگاه ما را به بیمار و بیمارستان و درمان عوض خواهد کرد.