مریض دیدن با یک کتاب قطور به زیر بغل، تصویر ناآشنایی برای پزشکان قدیمی‌تر نیست. آن‌ها برای دورانِ دانشجویان و دستیارانِ کتاب به دست بودند. کتاب‌هایی که رد دستان خیس بر جلد و کاغذهای آن مشهود بود.

دورانی که دستان و زور هر کسی توانایی حمل یک کتاب قطور به همه جا را داشت و افراد مجبور بودند یک کتاب را انتخاب کنند.

برخی هاریسون – دوست می‌شدند؛ بعضی سیسیل – دوست، تعدادی کارنت – دوست و …

یکی نیز کتاب فارماکوپه ایران را به همراه داشت.

در این دوران، حافظه‌ی قدرتمندتر، وجه تمایز قابل توجهی بود. القابی همانند هاریسون ناطق، در همین دوران بود که ساخته شد. دورانی که دسترسی‌ها دشوار بود.

اما در چند دهه‌ی اخیر تحولات سرعت پیدا کرد. تلفن همراه هوشمند ساخته شد. اینترنت فراگیر شد. فضای وب دسترسی به اطلاعات پزشکی را آسان کرد.

و اکنون دانشجویی داریم که می‌تواند به تقریباً تمامی دانش دنیا با یک وسیله‌ی حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ گرمی در جیبش دسترسی داشته باشد.

کدام یک از ما مجبور نشده در کشیک‌ها برای دوز دارو به سراغ آپتودیت یا مداسکیپ یا موارد مشابه برود؟ یا از الگوریتم‌های آن برای تعیین تکلیف و تصمیم‌گیری برای بیمار استفاده نکند؟

هر چند پتانسیل دسترسی، به معنای دسترسی و مهم‌تر از آن، به معنای توانایی استفاده از تمام پتانسیل این ابزارها نیست.

اینترنت و فضای وب، به نحوی با زندگی روزانه‌ی ما عجین شده و بسیاری از کارهای زمان‌بر و سخت ما را ساده‌تر کرده است که حتی یک روز هم نمی‌توانیم بدون آن کار‌هایمان را به خوبی پیش ببریم.

اما همه‌ی ما تجربه داشته‌ایم که در این فضا نتوانسته‌ایم آن‌چه را که مورد نظرمان است، به خوبی بیابیم.

فضای بیمارستان و دانشگاه نیز از این قاعده مستثنی نبوده است.

در بیمارستان تقریباً همه چیز دیجیتالی شده است؛ تک تک داروهای بیماران باید در کامپیوتر ثبت شوند، خلاصه پرونده‌ها الکترونیکی شده‌اند، گرافی و سی‌تی اسکن را باید از طریق کامپیوتر و سامانه PACS ببینیم و در ادامه‌ی این روند، نسخه‌ها نیز عمدتاً الکترونیکی شده‌اند.

اما ما واقعاً چقدر از امکانات PACS یا حتی نسخه‌نویسی دیجیتال استفاده می‌کنیم؟ برای تعداد قابل توجهی، نسخه‌نویسی دیجیتال همان نسخه‌نویسی کاغذی است که به جای کاغذ، صرفاً تایپ می‌شود. آیا تمام پتانسیلش همین است؟

با همه‌گیری کووید-۱۹ سیستم آموزشی ما نیز دچار تحولات گسترده‌ای شد. سیستمی که در برابر دیجیتالی شدن مقاومت می‌کرد، ناگهان برای بیش از یک‌سال به ناچار به طور کامل به صورت آنلاین برگزار شد؛ هم کلاس‌ها و هم ارزیابی‌ها.

آن‌جا هم از ظرفیت واقعی آموزش آنلاین استفاده نکردیم. صرفاً بُعد حضور فیزیکی و مسافت فیزیکی را حذف شدند.

هنوز شوک آموزش آنلاین و ایرادهای آن برطرف نشده بود که به خاطر معرفی همگانی و عمومی ChatGPT، عبارت هوش مصنوعی و AI بیشتر بر زبان‌ها افتاد و ترس‌ها و تعجب‌ها و شگفتی‌ها را در دل افراد به وجود آورد.

تاریخچه خیلی مختصر هوش مصنوعی در پزشکی

هوش مصنوعی پدیده‌ای جدید و مربوط به دهه‌ی اخیر نیست.

شاید بتوانیم بگوییم اولین دستاوردهای مشهود هوش مصنوعی، شکستن رمز ماشین انیگما (Enigma) به کمک آلن تورینگ و دیگر همکارانش بود. یعنی سال‌های جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹-۱۹۴۵).

بعد از جنگ جهانی دوم، یعنی در سال ۱۹۵۰، تورینگ در کتاب Computers and Intelligence (کامپیوترها و هوش) این موضوع را که کامپیوترها بتوانند رفتار هوشمندانه داشته باشند، توصیف کرد.

هر چند در آن سال‌ها از عبارت هوش مصنوعی (artificial intelligence) استفاده نمی‌کردند و عبارت AI، شش سال بعد، در سال ۱۹۵۶، در کنفرانس دارتموث توسط جان مک‌کارتی (John McCarthy) ابداع شد (+) و مک‌کارتی آن را به عنوان «دانش و مهندسی ساختن ماشین‌های هوشمند» معرفی کرد.

به نظر می‌رسد که ورود هوش مصنوعی به پزشکی از دهه‌ی ۱۹۷۰ میلادی شروع شد. یکی از اولین دستاوردهای ملموس آن در پزشکی، CASNET model بود. این برنامه برای گلوکوم استفاده می‌شد و دانشگاه راتگرز آن را به شکل رسمی در سال ۱۹۷۶ در گردهمایی آکادمی چشم‌پزشکی آمریکا در لاس وگاس معرفی کرد (+).

همان دهه، MYCIN ساخته شد. این برنامه حدود ۶۰۰ قانون (rule) از جنس if x, then y داشت که در نهایت با اطلاعاتی که دریافت می‌کرد، پاتوژن‌های احتمالی عامل عفونت را نام می‌برد و آنتی‌بیوتیک و دوز آن را تعیین می‌کرد.

هوش مصنوعی پزشکی
مایسین (MYCIN) از اولین استفاده‌های هوش مصنوعی در پزشکی بود.

برنامه‌ی INTERNIST-1 نیز بر اساس همین الگوریتم‌های MYCIN ساخته شد و به پزشکان عمومی برای گذاشتن تشخیص صحیح کمک می‌کرد.

هر چند از همان حدود وارد زمستان هوش مصنوعی (AI Winter) شدیم. به این معنا که میزان تمایل به سرمایه‌گذاری و پژوهش در هوش مصنوعی – به دلایلی که خارج از حوصله این درس است – کمتر شد.

اما دوباره از اواخر قرن بیستم این روند افزایشی شد و هم‌چنین تمایل به سرمایه‌گذاری در حوزه‌‌های مرتبط با پزشکی ‌آن‌قدری رشد کرد که در سال ۲۰۱۶، بیشترین سرمایه‌گذاری در حوزه‌های AI، مربوط به حوزه سلامت بود (+).

هوش مصنوعی در زمینه پزشکی سال‌ها قبل‌تر از ChatGPT فعالیت می‌کرد. اما در سال‌های اخیر تحقیقات در مورد هوش مصنوعی و پزشکی در حال افزایش است و از حدود ۲۰۰ مقاله در سال ۲۰۰۰ به حدود ۱۷۰۰ مقاله در سال ۲۰۲۲ رسیده است (+).

همه‌ی مصداق‌های فوق، حضور پررنگ‌تر از همیشه‌ی دنیای دیجیتال را در پزشکیِ قرن بیست و یکم به ما نشان می‌دهند.

پزشکی قرن بیست و یکم، یادگیری و طبابت در دنیای دیجیتال است.

پس بهتر است در مورد این‌که چطور می‌توانیم از دنیای دیجیتال بهتر استفاده بکنیم، بیشتر بدانیم.

سواد دیجیتال

عبارت سواد دیجیتال (digital literacy) در اواخر دهه ۱۹۹۰ توسـط Paul Gilster رایج شد که آن را به صورت «توانایی درک و استفاده از اطلاعات در قالب‌های مختلف که از طریق رایانه – به ویژه از طریق اینترنت – ارائه می‌شود» تعریف کرد (+).

البته تعریف به این سادگی نیست. گیلستر مهارت اصلی در سواد دیجیتال را تفکر نقادانه می‌داند و نه صـرف اسـتفاده از تکنولوژی. یعنی اینکه بتواند آن چیزی را که در فضای وب پیدا می‌کند، ارزیابی بکند (+).

بنابراین مهارت‌های دیگر نیز با سواد دیجیتال، ارتباط تنگاتنگی دارند و بر هم اثر می‌گذارند.

این تعریف نقطه‌ی شروع خوبی است. اما با گسترش اینترنت، فضای دیجیتال و به خصوص تلفن همراه، تعریف‌های متنوعی ارائه شد که هر کدام از زاویه‌‌ای متفاوت و با دید آموزشی یا فنی یا سیاسی به آن نگاه می‌کنند که در نحوه‌ی مفهوم سازی (conceptualization) سواد دیجیتال تأثیر می‌گذارد.

مثلاً UNESCO سواد دیجیتال و ارتقای آن را به صورت ابزاری – در واقع کار محور (labour-oriented) – مفهوم‌سازی می‌کند:

سواد دیجیتال به معنی توانایی دسترسی، مدیریت، درک، ادغام، ارتباط، ارزیابی و ایجاد اطلاعات به صورت ایمن و مناسب از طریق فناوری‌های دیجیتال برای اشتغال و کارآفرینی است.

سواد دیجیتال شامل توانمندی‌هایی است که به گونه‌های مختلف به عنوان سواد رایانه (computer literacy)، سواد فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT literacy)، سواد اطلاعاتی (information literacy) و سواد رسانه‌ای (media literacy) نامیده می‌شود (+).

مطالعات متعددی در سطح جهانی برای فهمیدن سـطح سواد دیجیتال کادر درمان و تمایل آن‌ها به استفاده از تکنولوژی دیجیتال در حال انجام است (+/+).

مطالعات نشان داده که برای حفظ کیفیت خدمات سلامت و برای اینکه پزشکان بتوانند از فناوری دیجیتال برای بهبود کیفیت خدمات درمانی استفاده کنند، یک شکاف مهارتی وجود دارد که نیازمند اصلاح است (+/+).

عمده‌ی دانشجویان قرن بیست و یکم اصطلاحاً digital native هستند؛ یعنی این افراد از زمانی که به دنیا آمده‌اند، در یک دنیای دیجیتال بزرگ شده‌اند. اما تحقیقات نشان داده که مهارت‌های دیجیتالیِ این افراد در هنگام شروع دانشگاه، به قدری نیست که بتواند به شکل هدفمند برایشان در خدمت یادگیری باشد (+). مثلاً عمق مهارت آن‌ها در نرم‌افزارهایی مثل پاورپوینت و ورد بسیار پایین‌تر از انتظارات بوده است (+).

پس می‌بینیم که لزوماً دسترسی به دنیای دیجیتال و داشتن تلفن همراه هوشمند و کامپیوتر، به معنای این نیست که می‌توانیم از ظرفیت‌های آن‌ها نیز استفاده کنیم. کمرنگ کردن شکاف دیجیتالی (digital divide) موضوعی است که باید دغدغه‌ی افرادی باشد که کوریکولوم‌های آموزش پزشکی را تنظیم می‌کنند.

با وجود تمام چالش‌هایی که یک پزشک در قرن ۲۱ با آن روبه‌روست، به نظر می‌رسد که تسلط بر سواد دیجیتال و مهارت‌های مرتبط با آن، از ابزارهای توانمند کردن پزشکان در این قرن است (+).

کوریکولوم‌های آموزش پزشکی باید با توجه به این تغییرات، خود را تغییر بدهند؛ زیرا که پزشکان آینده در محیطی کاملاً متفاوت طبابت خواهند کرد (+).

تمرین درس

یک یا چند عدد از اپلیکیشن یا سایت‌هایی را که از آن‌ها برای پزشکی کمک می‌گیرید، بنویسید. اگر فرصت داشتید توضیح بدهید که در چه زمینه‌‌ای به شما کمک می‌کنند.

4 کامنت در نوشته «سواد دیجیتال و هوش مصنوعی در پزشکی»

برای مشاهده کامنت‌ها باید وارد وبسایت شوید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

برای نوشتن دیدگاه باید وارد شوید.