ماههای فیزیوپاتولوژی با امتحانهای پشت سر هم، از فشردهترین لحظات تحصیل در دوران پزشکی است. روزهای آخرش که میرسد، همه منتظر شروع دوران بالینی هستند.
شاید فشردگی آخر فیزیوپاتولوژی و شاید تصورات خودمان، باعث میشود با انتظارات خاصی دوران بالینی را آغاز کنیم.
اما در واقعیت، روزهای نخست را سردرگم، گیج و ناامید طی میکنیم.
اولین روز متوجه میشویم که بود و نبود ما در اینجا تفاوتی ندارد – قابل درک است چون هنوز چیزی بلد نیستیم که بخواهیم ارائه بکنیم.
سپس تلاش میکنیم که یاد بگیریم که شاید بود و نبود ما، متفاوت شود. اما این جاست که گیج شده و سردرگمی به سراغمان میآید.
از کجا باید شروع کنیم؟
معلوم نیست.
گاهی حس میکنیم آنقدر بزرگ است که نمیدانیم کدام گوشهاش را بچسبیم و از آنجا شروع کنیم.
اینجا میتوانیم از اصول آموزش پزشکی کمک بگیریم. اصولی که برای سیاستگزاران و برنامهریزیکنندگان آموزشی است، اما دلیل نمیشود نتوانیم در سطح شخصی از آنها استفاده بکنیم.
آنها میتوانند راهنمای ما باشند که بتوانیم مسیر را بهتر برای خودمان بچینیم.
ایدئال این است که محیط آموزشی ما، این مسیر را فراهم بکند؛ اما به هیچ عنوان پذیرفته نیست که به خاطر ضعف محیط آموزشی، در کار خود ضعیف باشیم.
نقطهٔ مقابل پزشک ضعیف نبودن در بالین، نمرهی خوب و حفظ بودن کتاب نیست؛ توانمندی است.
چرا؟ چون دانش صرفاً یک جزء است؛ لازم است ولی کافی نیست. دانش در کنار مهارت و نگرش درست است که توانمندی (competency) را میسازد.
و هر حرفه، به مجموعهای از توانمندیها نیاز دارد تا به شکل درست انجام بشود.
توانمندی، ترکیبی از دانش، مهارت و نگرش است که در کنار هم باعث میشوند بخشی از فعالیتهای حرفهای به درستی انجام بگیرد.
دغدغهٔ آموزش پزشکی مبتنی بر توانمندی (competency-based medical education)، چند دههای است که در جهان جا افتاده است.
هر چند هنوز هم فاصلهٔ قابل توجهی بین این دغدغه و عملی کردن کامل آن در دانشگاهها وجود دارد.
اما ما، به عنوان فردی که مسئولیت یادگیری خود را قبول کرده و یادگیری خود-راهبر دارد، میتوانیم به شکل شخصی در این مسیر قدم برداریم.
به شکل کلی CBME را میتوانیم در سطح دستیاری و در سطح دوران عمومی برای خود تعریف بکنیم.
سازمانهایی به بزرگی ACGME دغدغهٔ دوران دستیاری را دارند و شش توانمندی مرکزی (Core Competencies با حرف C بزرگ برای تأکید بر خاص بودن آنها) برای دوران دستیاری تعریف میکنند که هر کدام از آنها از چند خردهتوانمندی (sub-competency) تشکیل شده است و در هر خرده توانمندی، سطوح مختلفی وجود دارد.
این سطوح از مبتدی (novice) شروع شده و در نهایت به خبره (expert) میرسد. سطح سوم که توانمند بودن (competent) نام دارد، هدفی است که برای دوران دستیاری تعیین شده است.
دقت کنیم که هدف سالهای تحصیل رسمی، حتی در دوران دستیاری خبره شدن نیست. اگر کسی به این برسد، عالی است و الگوی دیگران میشود؛ اما برای درست انجام دادن این حرفه، نیازی نیست که حتماً در آن حوزه خبره باشیم.
کسی که به توانمندیهای مرکزی در سطح توانمند بودن برسد، میتواند یک طبابت مستقل و تنها انجام بدهد.

با کمی اغماض در نظر بگیریم که مشابه و معادل و با الگو از این توانمندیها، یک سری توانمندی نیز برای دوران پزشکی عمومی تعریف شده است.
از آنجا که این تعریف، یک تعریف در سطح سازمانی است، ما با کمی سادهسازی، تعریف را در سطح فردی میآوریم که بتوانیم از این توانمندیها به عنوان اهدافی برای دوران پزشکی عمومی استفاده بکنیم.
در تعریف سازمانی، به این توانمندیها Entrustable Professional Activities گفته میشود.
این عبارت شاید گنگ باشد. با یک مثال جلو برویم: معاینه کردن.
روزهای نخست بخش است و فرد معاینه کردن را توسط دانشجویان سال بالاتر، دستیاران و اتندینگ میبیند. معاینه کردن برای او در این روزها، یک فعالیت حرفهای است که مشاهدهاش میکند (observable professional activities).
کم کم یاد میگیرد که آن را انجام بدهد. حالا ریه را معاینه میکند. روزهای نخست یک فرد دیگر به او کمک میکند که استتوسکوپ را در جای درست بگذارد و کمی ظریفکاریهای بیشتری را به او یاد میدهد.
مثلاً میگوید دقت بکن که بیمار از دهان تنفس داشته باشد – و نه بینی – که صدای اضافهای در نازوفارنکس تولید نشود.
کم کم روند معاینه را یاد میگیرد. رزیدنت به او میگوید این بیمار کراکل دارد و گوش بده.
گوشش – بهتر است بگوییم بین دو گوشش – با این صداها آشنا میشود.
بعد، خودش معاینه میکند و از دیگری میخواهد آن را بررسی بکند. مثلاً حس میکند یک صدای اضافه در تنفس میشنود و از آنجایی که در بازدم است و یک حالت سوت مانند دارد، فکر میکند که ویز است.
و در نهایت به نقطهای میرسد که وقتی میگوید این بیمار کراکل دارد، میشود به او اعتماد کرد که درست میگوید.
منظور از EPA همین است:
داشتن EPA برای یک فعالیت یعنی فرد در این فعالیت آنقدری توانمندی دارد که میتوانیم بدون نظارت مستقیم مطمئن باشیم که آن را درست انجام میدهد و از این نظر قابل اعتماد است.
شما به این محتوا دسترسی ندارید
برای مشاهده وارد سایت شوید
تجربهٔ شما
از نظر خودتان، قبل از اینکه وارد جزئیات در درسهای آینده شویم، دو EPA که در آن توانمندتر هستید و دو EPA را که در آن ضعیفتر هستید انتخاب بکنید و از هر دسته یکی را به دلخواه توضیح بدهید که چرا اینطور فکر میکنید.
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید



