در درس تاریخچه لوپوس گفتیم که تا مدتها تنها روش تشخیصی آزمایشگاهی برای لوپوس، تلاش برای یافتن سلولی به اسم lupus erythematosus یا LE cell بود.
این سلول در واقع نوتروفیلی بود که قسمتی از هستهی یک سلول را فاگوسیتوز کرده بود.
میدانیم که تسهیلکننده و شروع فاگوسیتوز، اپسونیزاسیون توسط آنتیبادی است. پس پای یک آنتی بادی ضد هسته (anti-nuclear antibody یا ANA) در میان است که نوتروفیل هسته سلول را بلعیده است.
در بالین، این آنتیبادی را عمدتاً به شکل اِی اِن اِی یا آنا صدا میکنند و از پرکاربردترین آزمایشهای روماتولوژی است.
ابتدا چند نکتهی کلی را در مورد آنها مرور میکنیم و سپس روشهای اندازهگیری را توضیح میدهیم.
ANA چیست؟
آنتیبادی ضد هسته یا ANA، یک آنتیبادی نیست. مگر داخل هسته فقط یک جزء وجود دارد؟ هسته شامل اجزاء مختلفی است که علیه هر یک ممکن است آنتیبادی تشکیل شود.
پس ANA یک چترواژه یا چتر مفهومی است که به وجود آنتیبادی علیه هر یک از اجزاء هسته اشاره دارد (مثلاً آنتیبادی ضد DNA، RNA و پروتئینها).
البته این نامگذاری ایرادهایی نیز دارد. آنتیژنهایی که ضد آنها آنتیبادی تولید میشود لزوماً فقط در هسته نیستند و ممکن است آنها را درون سیتوپلاسم هم تشخیص بدهیم، چرا که اجزاء داخل هسته در درون آن محبوس نیستند و یکسری از آنها میتوانند بین هسته و سیتوپلاسم در گردش باشند، مثل RNA.
به نظرتان آیا این آنتیبادیها از جنس اتوآنتیبادی هستند؟ یعنی علیه اجزاء خودی تولید شدهاند؟ آیا اگر آنها روی سلولهای گونهی دیگری بریزیم به آنتیژن متصل نخواهد شد؟
بهتر است بدانیم که این آنتیژنها که علیه آنها آنتیبادی تولید میشود، مختص گونهی انسان نیستند و در دیگر گونهها هم وجود دارند و در طول تکامل بین گونهها حفظ شدهاند. به بیان دیگر، ANA ای که انسان تولید میکند، میتواند با هسته سلول موش و خرگوش و اسب و الاغ نیز واکنش بدهد.
در حالت عادی، در تمامی گونهها، آنتیژنهایی وجود دارند که نباید به شکل آشکار در دسترس سیستم ایمنی باشند که بتواند علیهشان آنتیبادی تولید بکند.
اینگونه نیز نیست که در هر حیوانی – شامل انسان – اگر اجزای هسته به بیرون بریزند و در دسترس سلولهای سیستم ایمنی قرار بگیرند، حتماً علیهشان آنتی بادی تشکیل بشود.
اما در برخی از بیماریها، سیستم ایمنی به گونهای مستعد است که در صورت در دسترس قرار گفتن این آنتیژنها، آنتیبادی تولید خواهد شد.
جنس این آنتیبادی بیشتر از ایمونوگلوبولین G یا IgG است.
این آنتیبادیها را به دو دسته کلی تقسیم میکنیم:
- آنتیبادی ضد DNA و ضد هیستون
- آنتیبادی ضد دیگر اجزاء موجود در هستهای
این تقسیمبندی کمک میکند بهتر آنها را بشناسیم. همه این آنتیبادیها را نباید مثل هم در نظر بگیریم و فکر بکنیم ویژگیهای یکسان دارند.
مثلاً نقششان در بیماریزایی در نظر بگیرید: آیا وجود آنتیبادی منجر به ایجاد بیماری میشود؟ ینی اگر سرم فردی که لوپوس دارد را به یک فرد سالم تزریق کنیم، آیا به لوپوس مبتلا میشود؟ آنتیبادیهای ضد هسته چقدر در پاتوژنز بیماری نقش دارند؟
بستگی به نوع آنتیبادی دارد. دیدهاند که برخی آنتیبادیهای ضد هسته با اثرات سمی و پیشبرندهی التهاب در ایجاد بیماری نقش دارند.
شاید با یک مثال درک آن راحتتر شود.
فرض کنید زنی مبتلا به لوپوس باردار شده است. میدانیم که در فرد مبتلا به به لوپوس که باردار است، آنتیبادیهای anti-La و anti-Ro را اندازه میگیریم.
دلیلش این است که این آنتیبادیها باعث بلوک قلبی مادرزادی (congenital heart block) میشوند. آیا نوزاد به لوپوس مبتلا میشود؟ خیر. این بلوک قلبی به دلیل اثرات مستقیم خود این آنتیبادیهاست.
زمانی که این آنتیبادی منتقل شده از مادر از بدن جنین حذف شود (حدوداً در ۶ ماهگی)، بلوک قلبی نوزاد هم رفع میشود (البته اگر آسیب باعث ایجاد بلوک کامل نشده باشد).
یا مثلاً آنتیبادی ضد DNA دو رشتهای یا anti-dsDNA با اتصال به آنتیژن، کمپلکس ایمنی تشکیل میدهد. این کمپلکس ایمنی زمینهساز آسیب جدی کلیوی در لوپوس میشوند.
پس برخی آنتیبادیها خودشان و وجودشان آسیبزاست ولی برخی دیگر این اثرات مخرب را ندارند.
اینکه هر کدامشان چیست، در درسهای آینده بررسی خواهند شد. اما در ادامهی این درس به شناسایی این آنتیبادیها به شکل کلی میپردازیم.
شناسایی به دو شیوهی زیر انجام میشود:
- ایمونوفلوروسنس غیر مستقیم (immunofluorescence indirect یا IIF)
- سنجش توسط فاز جامد (solid-phase assays)
در ادامه هر دوی این روشها را به طور مفصل توضیح میدهیم.
شما به این محتوا دسترسی ندارید
برای مطالعه ادامه این مطلب نیازمند اشتراک ویژه مدرسه پزشکی هستید. خرید اشتراک از طریق صفحه شخصی امکانپذیر است.
ترتیبی که مدرسه پزشکی برای مطالعهی مجموعه درس «روماتولوژی و آزمایشگاه» پیشنهاد میدهد، به صورت زیر است:
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید