بعضیها بیماریهای غدد را «منطقی» توصیف میکنند. برخی میگویند که حوصلهی این همه جزئیات را ندارند. تعدادی نیز میگویند من حوصلهی این همه فکر کردن و بالا و پایین کردن ندارم. اما هیچ رشته و تخصصی نیست که با بیماریهای غدد سر و کار نداشته باشد. آخر کدام عضو است که تحت تأثیر هورمونها نباشد؟
برای همین چه دوست داشته باشیم و چه نه، باید یک درک اولیه از این بیماریها داشته و آن را در بیمار دیدن به کار بگیریم.
مثلاً اگر الان یکی بپرسد دیابت نوع دو چه نوع بیماریای است، چه میگوییم؟ زیادی هورمون است یا کمبود آن؟ اگر بخواهیم برای کسی یک طبقهبندی از بیماریهای غدد بگوییم چه میگوییم؟
این درس کوتاه در همین مورد است. قرار است یک چارچوب در ذهن ما برای طبقهبندی بیماریهای غدد شکل بدهد. برای اینکه مثلاً وقتی جایی عنوان Testicular Feminization را شنیدیم، بدانیم که در کدام دسته قرار میگیرد. حالا، پس از شکلگیری این چارچوب، میتوانیم بهتر بیماریهای غدد بدن را مطالعه کنیم.
به طور کلی سه دسته بیماری برای غدد درونریز (اندوکرین) وجود دارد:
- زیادی هورمون (Hormone Excess)
- کمبود هورمون (Hormone Deficiency)
- مقاومت به هورمون (Hormone Resistance)
زیادی هورمون (Hormone Excess)
- بیماریهای نئوپلاستیک مانند آدنوم یا کارسینوم آدرنال
- بیماریهای خودایمنی مانند بیماری گریوز که در این بیماری Thyroid Stimulating Ab روی گیرنده TSH مینشیند و باعث تحریک غده تیروئید میشود.
- یاتروژنیک یا درمانزاد (Iatrogenic)، مانند فردی که مصرف زیاد کورتیکو استروئید داشته که به کوشینگ اگزوژن منجر شده است.
- ساختگی (Factitious) مانند فردی که مصرف زیاد قرص لووتیروکسین داشته است.
- بیماری عفونی و التهابی که مثال معروف آن Subacute Thyroiditis است. در این بیماری غده تیروئید تخریب میشود و هورمونهایی که از قبل درون غده بودهاند به بیرون میریزند.
- جهشهایی که منجر به فعال شدن گیرنده هورمون یا Activating Receptor Mutations میشود. مثال آن McCune-Albright Syndrome است که در این بیماری گیرنده، بدون اتصال هورمون به آن، شروع به فعالیت میکند. علامتهای بیماری بر اساس اینکه گیرنده در کدام بافت دچار جهش شود مشخص میشود.
کمبود هورمون (Hormone Deficiency)
- خودایمنی مانند هاشیموتو، دیابت نوع یک، آدیسون
- عفونت و التهاب مثل نارسایی آدرنال به دلیل عفونت با سل. مثالی دیگر سارکوئیدوز است درگیری و التهاب هیپوفیز میدهد.
- خونریزی و انفارکتوس (Infarction) که مثال معروف آن Sheehan syndrome است. در این بیماری غده هیپوفیز به دنبال از دست دادن خون بعد از زایمان دچار سکته میشود. همچنین در زمینه سندرم آنتی فسفولیپید ممکن است فرد دچار خونریزی آدرنال شود.
- درمانزاد (Iatrogenic) که به طور مثال در فردی به دنبال رادیاسیون برای درمان سرطان دچار کاهش فعالیت آن غده شده است؛ یا در فردی که به دلیل گواتر تحت عمل تیروئیدکتومی قرار گرفته و حالا دچار هایپوتیروئیدی شده. مثال دیگر آن در فردی است که به دلیل هایپرپلازی دوطرفه آدرنال تحت عمل آدرنالکتومی دوطرفه قرار گرفته و حالا دچار نارسایی آدرنال شده است.
- علل تغذیهای (Nutritional) مانند کمبود ویتامین دی یا کمبود ید.
- جهشها (Mutations) در هرجایی از مسیر تولید هورمون و نقایص آنزیمی (Enzyme Defects) مانند کمبود ۲۱-هیدروکسیلاز که منجر به نارسایی آدرنال میشود.
- نقایص تکاملی (Developmental Defects) مانند Kallmann Syndrome و Turner Syndrome که با کاهش فعالیت غدد اندوکرین همراه هستند.
مقاومت به هورمون (Hormone Resistance)
در این دسته افراد به شکل اکتسابی یا ژنتیکی دچار مقاومت هورمونی میشوند.
- جهش گیرنده (Receptor mutation) مانند جهش در گیرنده غشایی وازوپرسین که در این بیماری ADH نمیتواند بر گیرنده خود اثر بگذارد و درنتیجه فرد مقاومت به وازوپرسین (ADH-Resistance) دارد که قبلاً به آن بیماری Nephrogenic Diabetes Insipidus میگفتند. ممکن است گیرندههای هستهای دچار مشکل شوند که مثال معروف آن Testicular Feminization است. در این شرایط تستوسترون وجود دارد ولی نمیتواند بر گیرنده خود اثر بگذارد (اختلال گیرنده آندروژن).
- جهش در مسیر پیامرسانی (Signaling Pathway) که مثال آن Albright Hereditary Osteodystrophy است. کشف این دسته داستان جالبی دارد. حدود 80 سال پیش دکتر آلبرایت معروف بیماری داشت که هایپوکلسمی و هایپرفسفاتمی داشت و تشنج میکرد که تصویر بالینی هایپوپاراتیروئیدی را تداعی میکند. در آن زمان بیماران هایپوپاراتیروئیدی را با تزریق عصاره استخراج شده از پاراتیروئید گاو درمان میکردند. این بیمار آلبرایت به تزریق عصاره پاسخی نمیداد به همین دلیل اسم این بیماری را Pseudohypoparathyroidism (هایپوپاراتیروئیدی کاذب) گذاشت و در نهایت با گذشت زمان اسم این بیماری به Albright Hereditary Osteodystrophy تغییر پیدا کرد.
- مشکلات در مسیرهای بعد از گیرنده (Post-Receptor) مانند دیابت نوع دو و مقاومت به لپتین در چاقی.
در درسهای آینده، هر کدام از این مشکلات را به شکل جدا و مفصل بررسی میکنیم.
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید
تو دستهبندی “زیادی هورمون”، یه مثال دیگه برای جهش که امروز خوندم، toxic multinodular goiterه. تو این شرایط یک یا چندتا از نودولهای تشکیلشده تو غدهی تیروئید در اثر جهش، بدون تحریک TSH فعال میشن و مقدار زیادی هورمون میسازن. اتفاقا از علل شایع پرکاری تیروئید هم هست.
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید