چراغی روشن کن. نامش را بگو.
شعار روز ملی پیشگیری از خودکشی پزشکان در ایالات متحده
من از نهایت شب حرف میزنم
فروغ فرخزاد
من از نهایت تاریکی
و از نهایت شب حرف میزنم
اگر به خانهٔ من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیاور
و یک دریچه که از آن
به ازدحام کوچهٔ خوشبخت بنگرم.
خودکشی اتفاق میافتد و نامش را نبردن و نگفتن از آن، کمکی به کم کردن این مسئله نخواهد کرد.
خودکشی اتفاق میافتد و تقلیل علت آن به یک تکدلیل نیز، کمکی به کم کردن این مسئله نخواهد کرد. مشکلات پیچیده و بغرنج را نمیتوان در یک علت جا داد.
خودکشی تعدادی عامل خطر دارد که هیچ کدام به تنهایی آنقدر قدرت ندارند که کافی باشند و تعدادی عامل محافظتکننده. هر دو بسیار مهم هستند؛ اما عوامل خطر و محافظتکننده نیز، بحث این درس نیست.
خودکشی تعدادی نشانهٔ هشداردهنده (warning signs) نیز دارد. نشانههایی که اگر آنها را دیدیم، ممکن است از یک خودکشی قریبالوقوع حکایت بکنند.
هر چند ندیدنشان خیالمان را راحت نمیکند و دیدنشان هم به معنای وجود صد در صدی افکار و نقشهٔ خودکشی نیست. پرسیدن از خودکشی هم به معنای این نیست که حتماً به جواب مورد نظر برسیم.
این نشانهها صرفاً میگویند که شاید این فرد در معرض چنین خطری باشد و اگر آنها را دیدیم، باید در مورد خودکشی بپرسیم که شاید او نیز به ما بگوید و بتوانیم کمک بکنیم.
فراموش نکنیم که در حدود ۶۰ درصد از خودکشیهایی که منجر به فوت میشوند، سابقهٔ هیچ اقدام قبلی وجود ندارد (+) و در یک تحقیق – هر چند با نمونهٔ کوچک ۸۰ نفره – حدود ۸۰ درصد افراد افکار خودکشی را قبل از اقدام، انکار کردهاند (+).
در این مواقع، پرسیدن مستقیم نه تنها عیبی ندارد؛ بلکه معمولاً از سمت فرد مقابل به عنوان اهمیت دادن تلقی میشود. چگونه پرسیدن هم مهم است که در درسی دیگر به آن خواهیم پرداخت.
نشانههای هشداردهنده برای خودکشی قریبالوقوع
نشانههای زیر، باید شاخکهای ما را تیز بکنند و حواسمان به چنین افرادی باشد. این نشانهها میتوانند کلامی یا غیرکلامی باشند. محتوای نشانههای کلامی را میتوان در چند دسته جای داد:
شما به این محتوا دسترسی ندارید
برای مشاهده وارد سایت شوید
در انتها، برای تأکید دوباره بگوییم که این نشانهها، به مثابه red flag هستند. مگر هر کسی که درد کمر دارد و سنش بالای ۶۵ سال است، یک مشکل جدی دارد؟ چون شیوع «مشکلات جدی که با درد کمر خود را نشان میدهند» در این محدودهی سنی بیشتر است، سن بالا را به عنوان یک red flag برای درد کمر در نظر میگیریم و این فرد را در مسیر بررسی بیشتر قرار میدهیم.
تجربهٔ شما
کمک بزرگی به همه است که اگر نشانهای را خودتان دیدهاید یا از استادان محترمتان شنیدهاید، در اینجا بنویسید تا کمکم این فهرست را توسعه بدهیم.
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید





با سلام، سپاس بابت انتشار این یادداشت
یکی از مواردی که در عصر حاضر و شرایط فعلی رو صحبت ازش ضروریه.
نمیدونم این مواردی که مینویسم میتونه درین مجموعه قرار بگیره یا خیر، اما در یکی از درسگفتارهای دکتر مکری به این موارد اشاره کردن:
-داشتن اهداف غیرواقعبینانه در زندگی و ناتوانی در اتخاذ اهداف واقعبینانه (منظور مواردی که فرد در ابتدا اهداف بزرگی داره اما با گذشت زمان که به اون اهداف نمیرسه، باز هم حاضر نیست اهداف معقول تری رو در نظر بگیره و دوباره سرخوردگی و شکست رو تجربه میکنه.)
-استحقاق موفقیت و شادکامی بیشتر (فکر میکنه پتانسیلی بیشتر از چیزی که در حال حاضر هست داشته و انگار حیف شده)
-احساس سر بار بودن
-نداشتن تعلق خاطر
سلام مونا جان.
بله همینطور هست. این روایتها در مدل narrative crisis model قرار داره. NCM رو Igor Galynker توسعه داده و انگار یه جنبه انسانیتر اضافه کرده و من دوست دارم اگه فرصتی بود این روایتها رو اینجا بگم. اینی که میگم بدون داده بوده و مشاهده محدود خودم هست که به نظرم این قسمت در افراد کادر درمان پررنگه. تنها قسمت پررنگ نیست. اما پررنگه و مهمه.
با سلام و درود فراوان
علائم زیر هم میتوانند جزو علائم خطر باشند:
تغییر ناگهانی در رفتارهای فضای مجازی؛ فردی که هیچ وقت آنلاین نبود اکنون ۲۴ ساعته در دسترس است، فردی که روزی ۶ استوری میگذاشت، ۳ روز است که هیچ استوری ای نمیگذارد.
تغییر ناگهانی در دایره اطرافیان؛ کسی که فقط با همکلاسی هایش خوش و بش داشت، اکنون فقط با مادر و پدر خود وقت میگذراند، فردی که دوستان زیادی داشت، به طور ناگهانی با همه قطع ارتباط میکند.
تغییر ناگهانی در لایف استایل روتین روزانه، ناگهان میل به غذایش کم میشود، با دیگران وقت نمیگذراند، گوشی خود را چک نمیکند، در اتاق تنها ماندن را ترجیح میدهد و…
خودکشی فضای مجازی، فرد به طور ناگهانی تمام زندگی خود را در فضای مجازی پخش میکند
به امید سلامتی دوستان، تقدیم به روح دوستانم که خودکشی کرده اند…
بیتفاوتی نسبت به اتفاقاتی که قاعدتا باید واکنش بزرگتری رو در فرد ایجاد کنن. اینکه فرد نشون نده از موضوعاتی که آدم عادی رو ناراحت میکنن یا حتی خودش رو قبلا ناراحت میکردن، اذیت شده.
همه نشانههای افسردگی مثل به هم خوردن خواب یا اشتها و …
صحبت کردن از پوچی مخصوصا پوچی آینده یا بیهدفی. هرچند این زیاد تشخیصی نیست چون خیلی برای کادر درمان پیش میاد که با دیدن یسری مشکلات محیط و رفتارها این حس رو کنن که ادامه کار کردن تو بیمارستان هیچ توجیهی نداره.
افرادی که توی عصبانیت یا توی دعوا صحبت از مرگ میزنن حتی بدون منظور.
رفتارهای تکانهای داشتن یعنی بصورت کلی افرادی که غیر قابل پیشبینی هستن اگه دچار افکار خودکشی باشن، نسبت به افرادی که همون افکار رو دارن ولی ثبات رفتاری بیشتری هم دارن، احتمال اینکه اقدام کنن بیشتره.