آنافیلاکسی به معنای واقعی کلمه یک «اورژانس» است. در صورت تشخیص ندادن یا عدم تجویز داروی صحیح و مؤثر، میتواند فرد را ظرف چند دقیقه به کام مرگ بکشاند.
اینطور هم نیست که فقط در اورژانسها آن را ببینیم. آنافیلاکسی در هر شرایطی و در هر محیطی میتواند اتفاق بیفتد و توانایی تشخیص و مدیریت آن برای هر پزشک و عضو کادر درمانی ضروری است.
در این نوشته ابتدا به تعریف و تاریخچهای مختصر از آنافیلاکسی پرداخته و در ادامه با ارائهٔ دو کیس ریپورت تشخیص آن را به طور مفصل توضیح میدهیم. درمان آنافیلاکسی در نوشتهای جداگانه بحث میشود.
تعریف و تاریخچه
آنافیلاکسی یک واکنش آلرژیک یا ازدیاد حساسیتِ سیستمیکِ تهدیدکنندهٔ حیات است که شکل معمول آن ظرف چند ثانیه تا چند دقیقه بعد از مواجهه با یک محرک آنافیلاکتیک (anaphylactic trigger) مثل دارو، غذا یا نیش پرده بالان (Hymenoptera) مثل زنبور، ایجاد میشود.
اصطلاح آنافیلاکسی برای اولین بار در سال ۱۹۰۲ توسط کارلس ریچت (Charles Richet) و پاول پورتیر (Paul Portier) به کار برده شد. آنها میخواستند همانند پاستور که توانست مردم را علیه آبله (Smallpox) واکسینه کند، سگها را علیه سم شقایق دریایی (Sea Anemone Toxin) ایمن کنند.
بعد از گذشت ۲ الی ۳ هفته از واکسیناسیون اولیهٔ سگها، آنها در کمال تعجب متوجه شدند تزریق مکرر دوزهای کم و غیرکشندهٔ سم شقایق دریایی، باعث مرگ سریع سگها میشود.
آنها این پدیده را آنافیلاکسی (Ana به معنی ضد (Anti) + Phylaxis به معنی محافظت)، نامگذاری کردند (فیلاکسی چیست؟). چرا که برخلاف تصورشان واکسیناسیون با سم شقایق دریایی، به جای اینکه باعث ایمنیزایی شود، باعث مرگ سگها شد.
کارلس ریچت برای این کار جایزهی نوبل فیزیولوژی یا پزشکی را در سال ۱۹۱۳ دریافت کرد.

فیزیولوژیست فرانسوی که اعتقاد راسخی هم به این موضوع داشت که سیاهپوستها نژاد پایینتری نسبت به سفیدپوستها هستند و آنها هوش کمتری دارند.
(Photo by Hulton Archive/Getty Images)
بحث را با دو سناریو بالینی مهم ادامه میدهیم.
سناریوهای بالینی
کیس اول
خانم ۳۷ سالهای بدون بیماری زمینهای، با شکایت از یک راشِ قرمزرنگِ خارشدار که بلافاصله بعد از خوردن غذا در یک رستوران دریایی ایجاد شده، به اورژانس مراجعه کرده است.
او در گلویش احساس خارش میکند ولی مشکلی در نفس کشیدن، صحبت کردن و بلع ندارد. تورم لب و زبان، تنگی نفس، درد شکم، استفراغ یا تب ندارد.
در معاینه، علائم حیاتی او در محدودهی طبیعی است. بیقرار به نظر میرسد و گردنش را میخاراند و واضحاً راشهای برجستهی خارشدار قرمزرنگ در سرتاسر گردن و تنهاش دارد.
صدایش نرمال است و لب و زبانش متورم نیستند. استریدور ندارد و ریهها در سمع طبیعی هستند.
سوال ۱ : تشخیص این بیمار چیست؟ آنافیلاکسی یا یک واکنش ازدیاد حساسیت ساده که نیازی به اقدام فوری ندارد؟
کیس دوم
مرد ۶۳ سالهای توسط EMS به اتاق احیایی که شما در آن حضور دارید، آورده میشود. او تا ۳۰ دقیقه قبل از رسیدن به بیمارستان سرحال بوده و آن موقع به همسرش گفته که احساس ضعف و سرگیجه دارد.
همسرش که متوجه حال بد او میشود سریعاً با ۱۱۵ تماس میگیرد.
طی بررسیهای تکنسینهای اورژانس، GCS او ۱۳ بود و فشار خون سیستولیک ۷۲ میلیمتر داشت. در سوابق بیماریها، به جز فشار خون بالا، نکتهی دیگری ندارد.
درد قفسهٔ سینه، تنگی نفس، تپش قلب، سردرد، درد کمر، تب، تهوع و استفراغ، اسهال و ملنا نداشته است.
بیمار به دلیل تکرر ادرار روز گذشته توسط پزشک خانواده ویزیت شده که برای وی داروی کوتریموکسازول تجویز شده است.
او طبق تجویز پزشک، یک ساعت پیش دارو را استفاده کرده است. در آمبولانس توسط EMS بعد از تعبیه لاین وریدی، یک لیتر سرم نرمال سالین به صورت بولوس تزریق شده ولی در اورژانس فشار خون او همچنان هفتاد میلیمتر جیوه است. بعد از تعبیهی لاین وریدی دوم، مجدداً نرمال سالین تزریق میشود.
معاینهٔ قلبی، ریوی و شکم نکتهٔ خاصی ندارد. در نوار قلب و POCUS (Point-of-Care Ultrasound)، بجز بطن چپ هایپرداینامیک و کولاپس ورید اجوف تحتانی (IVC)، هیچ یافتهٔ غیرطبیعی قابل توجه دیگری ندارد.
سوال ۲: آیا افت فشار خون میتواند تنها یافته در آنافیلاکسی باشد؟ چه اختلالاتی در تشخیص افتراقی هایپوتشن مقاوم به درمان قرار میگیرند؟
شما به این محتوا دسترسی ندارید
برای مطالعه ادامه این مطلب نیازمند اشتراک ویژه مدرسه پزشکی هستید. خرید اشتراک از طریق صفحه شخصی امکانپذیر است.
تمرین درس
با توجه به موارد توضیح داده شده، نظرات خود را در مورد دو کیس بالینی مطرح شده بنویسید.
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید
کیس اول:
با توجه به رویکرد تشخیصی که در پایان درس قرار داده شده، به سراغ پررنگترین علامت بیمار (راش پوستی) میرویم.
– در رویکرد اول بیمار باید علاوه بر علامت پوستی، یکی از دو مورد زیر را داشته باشد:
۱. هایپوتنشن / نشانهای از اشکال در خونرسانی به اندامها
۲. مشکلات تنفسی
که بیمار ما هیچ یک از علائم را ندارد.
– در رویکرد دوم، بیمار باید پس از برخورد با آلرژن درگیری دو سیستم را ذکر کند. در کیس فوق بیمار به جز درگیری پوستی، هیچ علامت تنفسی، گوارشی یا هایپوتنشن را ندارد در نتیجه با توجه به این رویکرد نیز تشخیص آنافیلاکسی برای وی مطرح نیست.
– در رویکرد سوم نیز آلرژن باید از قبل برای بیمار شناخته شده و همچنین با هایپوتنشن همراهی داشته باشد که این کیس این شرایط را نیز ندارد.
در نتیجه تشخیص آنافیلاکسی در حال حاضر برای این بیمار مطرح نیست.
با این حال با توجه به احتمال (هر چند پایین) وقوع واکنش آنافیلاکسی تاخیری، من فکر میکنم بهتر است بیمار تا چند ساعت در اورژانس مانیتور شود و سپس با توضیح علائم خطر به خانه برود.
کیس دوم:
با توجه به رویکرد سوم تشخیص آنافیلاکسی (وجود یک آلرژن محتمل به همراه کاهش فشار خون) تشخیص آنافیلاکسی برای بیمار محتمل است و باید درمان را شروع کنیم.
همچنین اگر بخواهیم یک اپروج مرحله به بیمار داشته باشیم،
با توجه به هیستوری و فشار خون، بیمار با یک undifferentiated shock برای ما پرزنت کرده است.
قدم اول در برخورد با این کیس این است که نوع شوک رو مشخص کنیم.
انواع شوک و علل تایید و رد کننده:
۱. کاردیوژنیک:
بیمار سابقه chest pain و معادلهای آن را نداشته و علائم دیگری نیز به نفع این نوع شوک ندارد. البته باید در نظر داشته باشیم که با توجه محدودیتهای POCUS نبود یافته در بررسی با این دستگاه، رد کننده مشکلات قلبی نیست و در این مورد باید بیشتر به کلینیک بیمار تکیه کنیم.
۲. انسدادی:
علتهای شایع این نوع شوک تامپوناد، آمبولی، تنشن نوموتوراکس و دایسکشن آئورت هستند که در حال حاضر یافتهای در هیستوری و سونوگرافی به نفع آنها نداریم.
۳. هایپوولمیک:
کلپس بودن IVC به نفع این تشخیص است اما عدم پاسخ به مایع، این علت را در ذهن ما تضعیف میکند. همچنین که در هیستوری نیز شواهدی از volume loss مثل اسهال یا خونریزی وجود ندارد.
۴. توزیعی:
کلپس IVC بیمار میتواند به نفع این شوک باشد. درنتیجه میتوانیم عوامل دیگری که به افتراق این شوک از سایر شوکها کمک میکند را بررسی کنیم. برای مثال در این شوک برخلاف شوک هایپوولمیک، wide pulse pressure داریم همچنین در مراحل ابتدایی شوک، اندام ها گرم هستند.
در همین حین باید به علل زمینهای این شوک فکر کنیم:
– علل آنافیلاکتیک : که پیشتر بررسی شد و با این بیمار سازگار است.
– علل سپتیک : که با توجه به سابقه UTI در این بیمار، باید احتمال آن را در نظر داشت. بنظر من میتوان همراه با درمانهایی که برای شوک آنافیلاکتیک در نظر میگیریم، از بیمار کشت بفرستیم و آنتیبیوتیک را نیز شروع کنیم.
– کریز آدرنال : که این علت نیز میتوانند در زمینه سپسیس بیمار مطرح شود. درصورتیکه بیمار به درمانهای دیگر پاسخ ندهد، میتوانیم به سراغ کورتون بیاییم.
کیس اول:
در این کیس ما آلرژن محتمل (غذای دریایی) رو داریم. و ظرف مدت کوتاهی علایم پوستی را شاهد هستیم. بیمار همچنین بیقرار است ولی هیچ علامت واضح دیگری در جهت تایید انافلاکسی ندارد.
با این حال به توجه به واکنش شدید و سریع به آلرژن محتمل، احتمال شروع آنافیلاکسی با تاخیر و اهمیت پیشگیری از شوک بهتر است اقدامات درمانی خود را شروع کنیم.
کیس دوم:
در این بیمار ما باز هم آلرژن محتمل رو داریم. طبق معیار تشخیصی سوم زمانی که ما آلرژن محتملی داریم وجود افت فشار خون به تنهایی میتواند نشانگر احتمال بالای انافیلاکسی باشد و باید اقدامات رو شروع کرد.
سوال اول : بیمار یک غذای دریایی مصرف کرده است که می توان آن را یک آلرژن احتمالی در نظر گرفت. بنابراین برای تشخیص سراغ کرایتریای دوم می رویم.
بیمار علائم پوستی و مخاطی دارد .از میان علائم دیگر واضحا هیچ کدام را ندارد . اما موضوعی که باعث می شود ساده عبور نکنم ، یکی بی قراری بیمار و دیگری وجود علائم پوستی در سر و گردن است.
همچنین بر اساس شرح حال نیز هنوز زمان زیادی از خوردن غذای دریایی نگذشته است.از طرفی هر چند به ندرت، آنافیلاکسی می تواند چند ساعت بعد بروز پیدا کند.
بنابراین در این کیس به دلیل شک بالینی وشرایط بیمار ، فکر میکنم تزریق اپی نفرین عضلانی گزینه مناسبی است .
سوال دوم :
بر اساس کرایتریای سوم ، در صورت وجود یک آلرژن شناخته شده ، افت فشار خون برای تشخیص آنافیلاکسی کافی است . در تشخیص افتراقی های هایپوتنشن مقاوم به درمان ( اگر منظور سوال مقاوم به مایع درمانی باشد ) اختلالاتی قرار دارند که در آن ها یا SVR کاهش یافته است ( مانند انواع دیگری از شوک های توزیعی : سپیس ، نوروژنیک یا نارسایی ادرنال حتی ) و یا برون ده قلبی کاهش یافته است. البته منظورم کاهش برون ده قلبی به دلایلی غیر از کاهش حجم داخل عروقی است. ( مانند شوک کاردیوژنیک یا تامپوناد)